سوسياليزم را نقد مى‌كند؛ سوسياليزم ديگر قطعى و علمى شده است و قابل نقد نمى‌باشد.

شما فكر كنيد! جوانان ما تا آن حدّ، تحت تأثير تبليغات كمونيست‌ها قرار گرفته بودند. حكومت برنامه فرهنگى نداشت. آن‌هايى كه فرهنگ اسلامى را بلد بودند و مى‌توانستند فوايد اقتصاد اسلامى را تبين و معايب اقتصاد سوسياليزم، كمونيزم و كاپيتاليزم را نقد علمى كنند، به آن‌ها كسى مجال نمى‌داد. قبلًا عرض كردم كه يك مجله به‌نام برهان داشتيم، كه اصلا مخالف حكومت نبود، مى‌خواستيم كه ابتداء مسايل دينى را بنويسيم، بعد موضوعات اجتماعى و اقتصادى را كم كم مطرح نماييم. از زندگانى نوين صحبت كنيم، تا مردم در امورات زندگانى خود، آگاهى بيشتر پيدا كنند و از خواب غفلت بيدار شوند؛ حكومت مانع نشر آن شد.

در واقع اين مجله، هيچ ربطى به دولت نداشت. يك مجله كاملًا علمى بود. سعى ما بر اين بود كه سوء تفاهم‌هايى كه بين شيعه و سنى وجود دارد، از بين برود و مردم بفهمند، كه ما به هم ديگر، بسيار نزديك هستيم. عمده هدف ما همين مطلب بود كه اهل تشيع و اهل تسنن بدانند كه بى‌گانگان بين ما اختلاف مى‌اندازند و ما را از هم‌ديگر دور مى‌كنند و الّا ما با هم، هيچ‌