به ما اجازه نمى‌دهد كه در مقابل دشمنان دين، سكوت كنيم. حالا اين حرف‌ها را من گفتم و الّا، چه‌كسى مى‌توانست شكم شوروى را پاره كند.

وقتى اين حرف را گفتم: آن‌ها لحظه‌ى فكر كرد و بعد يكى از آن‌ها، رو به طرف من كرد و گفت: شما طرفدار جنگ اتمى هستيد؟ يعنى او مى‌خواست بگويد كه شكم شوروى را جز بمب اتمى و هيدروژنى، چيزى ديگر نمى‌تواند پاره كند. گفت: شما طرفدار جنگ اتمى هستيد؟ گفتم؛ نه، ما طرفدار جنگ اتمى نيستم؛ بلكه طرفدار عدالت و مخالف زورگويى هستيم. شما به چه دليل بر آسياى ميانه حكومت مى‌كنيد؟ آيا شما حق حكومت كردن بر آن‌ها را داريد؟ چرا شما استقلال سياسى آن‌ها را گرفتيد و چرا كمونيزم را به زور بر آن‌ها تحميل كرديد؟ كشورهاى آسياى ميانه، بايد از قيد شما آزاد شوند؛ زيرا ما فقط روسيه را به‌عنوان يك كشور مستقل، به رسميت مى‌شناسيم، نه شوروى را؛ سرش را پايين انداخته بود و چيزى نمى‌گفت! اتفاقاً همان‌گونه كه من با نماينده شوروى درآن روز گفتم؛ ملت مسلمان افغانستان نيزبعد از مدتى چنين كردند.