responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 129

طرف آمد، وقتى نزديك گونى رسيد، رو به طرف سربازان كرد و گفت: باز كنيد اين گونى را، لابد اين افسرترسيده بود كه داخل گونى ماين و يا مواد انفجارى نباشد. افسر خودش را كنار كشيد و به سربازان دستور داد كه گونى را باز كنند. سربازان بسيار با ترس و لرز رفتند، گونى را باز كردند، وقتى سر گونى را كشودند، به افسر خود گفتند: قربان، در داخل گونى يك جسد انسان است. دستور داد كه جسد را بردارند. شب آن روز، از راديو شنيديم كه آن جوان يكى از مسئولين بلند پايه كمونيست‌ها بوده است و فرداى همان‌شب در مسجد شاه دوشمشيره براى او مراسم فاتحه برپا نمودند و تشريفات بسيار بزرگى را انجام دادند؛ بعد فهميديم كه اين خانم چه قدر فداكارى كرده است.

شما چه فكر مى‌كنيد؟ آيا كدام مادر حاضر مى‌شود كه پسرش را بكشد؟ آيا در دنيا چنين كارى سابقه دارد؟ اين مادر چه قدر ايمان قوى داشته بوده و چه قدر در راه خدا ايثار و فداكارى كرده‌است؟ آيا فكر مى‌كنيد مثل اين مادر در دنيا پيدا شود؟ به گمان من، اگر پيدا شود بسيار كم است. يعنى اگر نگوييم كه اين مادر در دنيا بى‌نظير است، با جرئت مى‌توانيم بگوييم كه كم‌نظير است.

نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 129
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست