2) با سپرى شدن مدت ده سال از غيبت شخص و يا بعد
از چهار سال تفحص با اذن قاضى و پيدا نشدن او نيز محكمه مىتواند به درخواست ورثه
حكم تفسير تركه و به درخواست زوجه حكم طلاق زوجه شخص غايب را صادر نمايد.
آثار
مرگ حكمى
ماده
هفدهم:
آثار
مرتب بر مرگ حكمى عبارت است از:
1-
استرداد تأمينات امين.
2-
تقسيم اموال غايب در ميان ورثه موجود.
3-
اجراى وصيت مطابق احكام مندرج در اين قانون.
4-
اداى ديون مؤجل غايب از طرف ورثه.
5-
انحلال زوجيت غايب بعد از چهار سال تفحص به فرض شك به موت شوهر، با اجازه محكمه و
سپرى نمودن ايام عده مطابق احكام مندرج اين قانون.
6-
انحلال زوجيت در فرض يقين داشتن زوجه به مرگ شوهرش، بدون اعتبار مدت خاصى و بدون
تفحص. در اين حالت زوجه عده وفات مىگيرد.
معلوم
شدن موت يا حيات غياب، بعد از صدور حكم مرگ
ماده
هجدهم:
1)
هر گاه بعد از صدور حكم مرگ غايب، مرگ طبيعى او ثابت گردد يا مشخص شود كه در تاريخ
مرگ حكمى، غايب زنده بوده است، اقداماتى كه بر اساس مرگ حكمى و زمان آن، به منظور
حفظ و بقاى اموال غايب صورت گرفته، بىاثر مىباشد.
2)
هر گاه تاريخ فوت طبيعى، تغييرى در تقسيم تركه يا ديگر اعمال حقوقى ايجاد كند،
مطابق آن عمل مىگردد، مانند اينكه اگر تعداد وارث كم شود، اموال غايب از تصرف
كسانى كه به فرض وارث نيستند، خارج مىشود و در ميان وارثان حقيقى تقسيم مىگردد.
3)
هر گاه بعد از صدور حكم مرگ غايب، حيات او معلوم شود، اموالى كه توسط ورثه يا
موصىله قبض گرديده باشد، در صورت موجوديت، عين آنها و در صورت عدم موجوديت، مثل
آنها به او مسترد مىشود.
نفقه
زوجه غايب
ماده
نوزدهم:
هر
گاه شخص غايب داراى مالى باشد كه نفقه زوجه از آن پرداخت شود يا پدر و پدر كلان او
زنده باشد كه نفقه زوجه او را بپردازد، در اين صورت زوجه در فرض شك به بقاى شوهر،
بايد صبر كند