نام کتاب : عدالت صحابه در پرتو قرآن، سنت و تاريخ نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 126
از عبد اللّه روايت شده است كه
هنگام تقسيم غنايم غزوه حنين ... مردى گفت: به خدا قسم عدالت در اين تقسيم رعايت
نشده است و رضاى الهى در آن در نظر گرفته نشده است.[1]
-
از سالم روايت شده است كه هرگاه به عبد اللّه بن عمر گفته مىشد ابتداى احرام از
منطقه «بيداء» است، او با حالت تعجب مىگفت: شما بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله
دروغ مىبنديد، پيامبر صلّى اللّه عليه و اله تهليل نمىگفت، مگر از كنار درخت، آن
هم هنگامى كه شترش حركت مىكرد.[2]
به
اعتقاد عبد اللّه بن عمر، صحابه به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله دروغ بستهاند؛
درحالىكه جابر بن عبد اللّه از كسانى بود كه مىگفت پيامبر از «بيداء» احرام
مىبست.
-
از عايشه روايت شده است ... پيامبر صلّى اللّه عليه و اله خشمگين وارد خانه شد.
گفتم يا رسول اللّه كسى كه تو را به خشم آورده، خداوند او را داخل آتش كند. پيامبر
صلّى اللّه عليه و اله فرمودند: مگر نمىبينى كه من مردم را به كارى دستور مىدهم،
ولى آنان [در انجام آن] ترديد مىكنند.[3]
برخى
صحابه در خارج شدن احرام از عمره، زير بار دستور پيامبر صلّى اللّه عليه و اله
نرفتند؛ زيرا آن را برخلاف عادت جاهلىشان يافتند؛ سردمدار اين مخالفت عمر بود.[4]
-
از ابن عباس روايت شده است كه به عمر خبر رسيد سمره [مقدارى] شراب فروخته، عمر
گفت خدا سمره را بكشد، آيا او نمىداند كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله فرموده
....[5]