نام کتاب : عدالت صحابه در پرتو قرآن، سنت و تاريخ نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 121
فصل دوم: برخى احاديث صحيحه
در مذمت صحابه
سعيد
بن مسيب مىگويد: على عليه السّلام و عثمان در منطقه «عسفان» درباره «متعه» با هم
اختلاف كردند. على عليه السّلام فرمود: مىخواهى از كارى جلوگيرى كنى كه پيامبر
صلّى اللّه عليه و اله آن را انجام داده است. پس از بيان على عليه السّلام تمامى
حجاج با صداى بلند تهليل گفتند.[1]
-
عن أسامة: أشرف النبي صلّى اللّه عليه و اله على أطمّ من اطام المدينة فقال: هل
ترون ما أرى؟
إنّي
لأرى مواقع الفتن خلال بيوتكم كمواقع القطر؛[2]
پيامبر
صلّى اللّه عليه و اله [روزى] بر مكانى از بلندىهاى مدينه قرار گرفت و فرمود:
آيا آنچه را من مىبينم شما نيز مىبينيد؟ من جايگاههاى فتنه و آشوب را مانند
ريزش دانههاى باران در ميان خانههايتان مشاهده مىكنم.
-
جابر مىگويد: ما با پيامبر صلّى اللّه عليه و اله نماز مىگزارديم، كاروانى از
شام كه بارش نوعى غذا بود، از راه رسيد؛ پس، اصحاب به كاروان روى آوردند، تا جيى
كه به جز دوازده نفر همراه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله باقى نماند. پس از آن،
اين آيه نازل شد:
چون
تجارت و سرگرمى مىبينند به سوى آن روىآور مىشوند.[3]
-
عبد اللّه بن عمير روايت مىكند كه ابو موسى اشعرى از عمر اجازه ورود خواست، از
آنجايى كه عمر مشغول كارى بود. وى را اجازه نداد، ابو موسى برگشت. بعد از اينكه
عمر فارغ شد، گفت: گويا صداى عبد اللّه بن قيس[4]
[ابو موسى اشعرى] را شنيدم.
به
او اجازه ورود بدهيد. گفتند وى رفته است، ابو موسى را فراخواند و [از علت
[1] . محمد بن اسماعيل بخارى،
صحيح بخارى، ج 6، باب حج، ص 136.