بدبختانه
امروز ملائى فقط دو علامت اشكار دارد، لباس سفيد و محاسن و بهمين مقدار ميشود بين
مردم صحبت موده و امام جماعت شد و نمايندگى دين را انجام داد. دانشمندان متبحر و
علماى متقى گاهى مغلوب دستهكم سواد و پررو ميشوند و اهل علم حقيقى از مدعيان علم
شناخته نميشوند.
كمسوادان
احكام شرعى را نيز درست بلد نيستند و مردم را بفتاوى غلط خود گمراه ميسازند. و دين
را بدنام پيشنهاد اين جانب درين مورد اينست كه:
در
هر شهر يك شوراى نظارت بر تبليغات و مدارس و امامان جماعت از علماى جيد و امين و
باتجربه بوجود ايد و شرائطى براى مناصب تدريس و تبليغ و اقامه جماعت وضع كنند تا
كار به اهلش سپرده شود و افراد غير مستحق جاى افراد صالح و مستحق را نگيرند و در
امور دينى اخلال بوجود نيايد و حكومت نيز همين شوراها را برسميت بشناسد.
اشتباه
نشود من طرفدار تسلط حكومت بر كار ملاصاحبان نيستم و بايد مستقل بمانند و
دروابستهگى سلسله اهل علم بحكومت مشكلاتى وجود دارد كار توسط نظر اهل علم صورت
گيرد و حكومت نظريات انان را برسميت بشناسد.
و
اگر چنين شود طبعا شوراى علما نصاب علمى و تقوايى را وضع خواهند كرد و از تصرفات
كمسوادان و كمتقوايان ممانعت بعمل خواهند اورد و قهرا مقام اهل علم خطيبان و
امامان جماعت و مبلغين و مدرسين محترم در نظر مردم عوام بالا خواهد رفت و مردم به
سخنان و نصايحوار شادات ايشان بهتر گوش خواهد داد. و اللّه من وراه القصد، و
نگارنده تفصيل اين بحث را در بعضى از كتب ديگر خود شرح داده است.