و مردم همه در خلقت، برابراند و مؤمنان برادران همديگراند (و زنان
مؤمنه خواهران همديگرند) تبعا انسان معتقد به قيامت تا حد ايثار و يا أقلا در حد
اخلاص و يا در حد اعتدال در خدمت ديگران قرار مىگيرند.
4-
علاقه به تربيت اخلاقى
تذكيه
باطن و از بين بردن و يا حتى تعديل هوسهاى خام و صفات حيوانى كار بسيار مشكل و
حتى جهاد اكبر است، و از طرفى ديگر، ارزش انسانها بعد از ايمان به مكارم اخلاقى
اوست، هم در دنيا و هم در آخرت.
و
از طرف سوم، در دنياى انسانى هيچ عاملى وجود ندارد كه ضامن تربيت اخلاقى، انسانها
باشد، بهجز اعتقاد به روز قيامت و ثواب و عقاب آن.[1]
[1] البته براى جمعى از
جارسيدگان، اعتقاد بخداوند( ج) ضامن تحصيل مكارم اخلاقى و زدودن هوسهاى حيوانى
مىگردد، ولى اكثريت دينداران در اين امر به اعتقاد به قيامت نيازمندند.
لكن اكثر مردم تنها اقرار زبانى
به معاد دارند و از اع تقاد راسخ به آن محروماند و لذا زندگانى آنان بىخاصيت
است.