ولى در فرض وجود خدا و حكمت و عدل و حتى رحمت او، سؤال فوق، بسيار
عميق از دو ناحيه مطرح مىشود.
اول
از ناحيه حكمت كه چرا خداوند جلو اين حوادث را نمىگيرد و به وقوع آنها اجازه
مىدهد.
دوم
از ناحيه عدل، كه آيا مسلط ساختن اين همه گرفتارىها بر انسان، مخالف عدالت خداوند
نيست؟!
در
پاسخ مىگوييم: بلى با در نظرداشت علم لا يتناهى و قدرت بىحد و عظمت و رحمت
بىپايان خداوند جهان و حكم عقل به قبح كار با مفسده و حتى كار بيهوده (ترجيح
مرجوح بر راجح، و ترجيح بلا مرجح) و حتى حكم عقل به قبح كار خوب بعوض كار خوبتر
(ترجيح راجح بر ارجح) هيچ شر و زشتى از او صادر نمىشود و همه موجودات جهان بر
بهترين نظام عقلى و زيباترين و با مصلحتترين شكلى كه ذرهاى نقص و خلل در آن
نيست، آفريده شده است، و همين است معناى حكمت خداوند. و همه مخلوقات، برگزيده
خداوند است، و هيچ موجودى منفور خداوند نيست و رحمت او- از راه قانون عليت- به همه
يكسان مىرسد و همين است معناى عدالت او.