ماده بىشعور و كر و كور است، جهل چگونه نظام بديع مىآفريند؟ موت،
چگونه حيات و زندگى را پديد مىآورد.
جمعى
اصل انواع داروين را عرضه مىكنند[1] دستهاى ماترياليزم علمى (؟!!)
را به رخ غافلان مىكشند، و ماركسزم اصول چهارگانه سراسر غلط دياليكتيك را عرضه
مىدارد. ولى در اخير همه آنان در سنگر تصادف موضع مىگيرند تصادف، يعنى معلول
بىعلت و سبب بىمسبب.
تصادف
يعنى نقيض صريح قانون عليت، كه همه عاقلان آن را در جهان خود، خود قبول دارند.
تصادف، يعنى نابودكننده همه علوم تجربى و انسانى و فلسفه، كه بر اساس حين عليت
استوار مىباشد.
تصادف
كه از عمق تناقض و سرگردانى فكرى، و تشتت و بيچارگى و بىمنطقى، حكايت مىكند.
شما
هيچ منكر خدا را پيدا نمىتوانيد كه در جواب دو سؤال فوق به تصادف پناه نبرند، ولى
در تحليل علمى و فكرى روزانه خود
[1] نظريه داروين اولا مناقض
ايمان به خدا نيست و ثانيا از نظر علمى و ژنهاى وراثى كه اخيرا مورد توجه قرار
گرفته، باطل است، به كتب ديگر نگارنده مراجعه شود