مالك و تنظيم كردن امورات اموال توليدى و فروش آن تماماً عمل و كار
اقتصادى مىباشد كه بر اساس نظريه ماركس بايد در ايجاد قيمت مدخليت داشته باشد. و
در نتيجه از ربح خالص باو حصهاى داده شود، و عليهذا ماركس حتى بنابر اصول خودش
نيز حق ندارد مالك را مستحق هيچ حقى نداند و ربح را تماما از كارگر بداند زيرا كار
مالك و كار كارگر هر دو كار است كه ملاك توزيع قرار مىگيرند. و معلوم نشد كه
ماركس چرا كار مالك را ناديده گرفته؟ آيا متوجه نشده يا تعمدى داشته؟
مشروع
بودن ربح مالك
آيا
در كشورهاى سوسياليزمى باشخاصيكه در امر توليد و فروش نظارت و رسيدگى مىكنند
ماهانه حقوق نمىدهند، آيا حقوق آنها از حقوق ماهانه كار- گران بيشتر نيست؟ مگر
مالك مستحق چنان حقوقى نيست؟ چرا اينهمه تغافل و تجاهل؟؟