فغان وهابى ها قطع نظر از
انگيزه هاى سياسى آن- به اصطلاح علم منطق صغروى است نه كبروى. يعنى در معناى عبادت
با سائر مسلمانان اختلاف دارند نه در اينكه عبادت غير خدا موجب شرك است كه گفتم
همه آن را قبول دارند سفاش نويسنده به شما سؤال كنندگان و خوانندگان اين كتاب اين
است كه هروقت با وهابيها روبرو شديد و او به توليد شرك پرداخت كه فلان عمل موجب
شرك است و فلان مردم مشرك اند و ... شما با كمال خونسردى به او بگوئيد: كبرى
(عبادت غير خدا موجب شرك است) را همه قبول داريم لطفا عبادت را به دليل معتبر شرعى
معنى كنيد. آنان از آوردن دليل حتما عاجز خواهند آمد.
اشتباه
بزرگ وهابى ها
وهابى
ها در شرك قرار دادن شفاعت و گفتن «يارسول الله» و امثال آن دو بيان مختلف دارند:
اول-
اينكه خواستن امرى كه از قدرت كسى بيرون باشد به منزله خدا دانستن آن كس است و
محمدبن عبدالوهاب مى گويد خواستن چيزى از فرد زنده شرك نيست چون او قدرت توانائى
آن عمل را دارد. او در كتاب «كشف الشبهات» خود مى گويد: ما هرگز انكار نمى كنيم از
اينكه استغاثه به مخلوق خدا در آنچه كه بر آن توان دارد جايز است. ما تنها منكر آن
استغاثه ايم كه نزد قبور اولياء و صلحاء انجام مى دهند، و يا در حال حيات شان در
غيابشان و يا در حضورشان در چيزهايى كه بجز از خدا از قدرت ديگران بيرون باشد.