علاوه ساير نواقصى كه داشت، بدون قانون اساسى
باقى ماند، تا آنكه عمرش را به شما بخشيد، موضوع معلّق ماند و من از تفصيل
مشاجرات آن جلسه در اينجا خوددارى مىكنم.
خلاصه
كلام اينكه: مسأله رسميت يافتن مذهب جعفرى نه از مسايل تشكيلاتى، ه از
موضعگيرىهاى تاكتيكى يا استراتيژى حزبى است، كه خواست اصيل و اصلى چندميليون
شيعه افغانى است كه با تمام وسايل ممكنه سلميى درصدد تطبيق آن مىباشند و حركت
اسلامى در دوران جهاد و بعد از آن تا امروز هيچوقت از آن غافل نبوده است و آن را
اساسىترين مسأله براى تطبيق عدالت اجتماعى و حفظ كرامت شيعيان افغانى مىداند.
جواب
يك اعتراض ثانوى:
بعضى
از برادران سنى گاهگاهى در جلسات خصوصى خود در كابل و پاكستان گفتهاند كه دولت
ايران هم مذهب حنفى را به رسميت نشناختهاند، ما همان حقى را به شيعيان افغانى
مىدهيم كه دولت ايران آن را به اهل سنت دادهاند. من در سخنرانى خود در غرب كابل
به آن جواب