نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 81
بخارى، ج 8، ص 137 از انس نقل مىكند كه عمر بن الخطاب (رض) در موقع
قحطى به عباس بن عبد المطلب (رض) استغاثه و طلب باران مىكرد، و مىگفت خداوندا ما
در گذشته به سوى تو متوسل مىجستيم به سبب نبى (ص) ما، پس سيراب مىكردى ما را، و
ما توسل مىجوييم به عموى نبى خود، ما را سيراب كن، پس (باران مىآمد) و سيراب
مىشدند.
عمل
باران نه از قدرت پيغمبر (ص) ساخته است نه از قدرت عموى او، و جز خداوند كسى قدرت
آوردن ابر و باران را ندارد چه زنده باشد و چه مرده، آيا توسل خليفهى ثانى شرك
بوده؟ وهابىها چه جوابى دارند؟ عباس يكى از صحابه است و دليل توسل به او در
استسقا جز احتزام مقام نبوت چيست؟ چرا كوردلى؟!
قاضى
عياض مالكى (الشفاء، ج 2، ص 33) نقل مىكند: منصور عباسى به امام مالك گفت من به
سوى قبله رو نموده دعا مىكنم يا رو را به طرف قبر رسول الله كرده دعا مىنمايم؟
مالك گفت روى خود را از حضرت رسول اكرم (ص) نگردان او وسيلهى تو و وسيلهى پدرت
آدم به سوى خداوند تعالى است، به او روى آور و به او استشفاع كن و خداوند شفاعت او
را در حقت قبول مىكند.
از
كلمات فوق معلوم مىشود كه وسيله در آيه مباركه- يا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ
(المائدة: 35)- مطلق است، انبيا و اوليا و اعمال صالحه همه را شامل مىشود و تخصيص
آن به اعمال صالحهى تنها بلا مخصص است، و به عبارت دقيقتر تقييد بلا مقيد است،
بلكه بعضى مىگويند اعمال مشكوك است ولى پيغمبر افضل مخلوقين است. ترجمه آيه
مباركه چنين است: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از (مخالفت) خدا بپرهيزيد و طلب
كنيد بسوى او وسيله را.
وهابىها
شيعيان را به خاطر توسل جستن به ائمه اهلبيت (ع) مشرك مىدانند، در بارهى امام
شافعى چه خواهند گفت؟!.