را از جمله متشابهات قرار داد و ممكن است كه مراد
از آمدن خدا آمدن و ظهور امر او و قطع اسباب ديگر باشد و مؤيد اين جواب اين آيه
است هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ
تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ (نحل 33)
25-
لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ .. وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ. (بلد 3)
سوگند به اين شهر (مكه) ... و سوگند بپدر و ولدش. براى اين قسم وجه درستى در ذهن
نمىآيد ولى بنا به اينكه مراد از والد ابراهيم (ع) و از ما ولد اسماعيل (ع) باشد
و تنوين والد براى تفخيم باشد مناسبت آن با مكه ثابت مىشود زيرا خانه كعبه را
همين پدر و پسر درست نمودهاند و اللّه العالم.
26-
وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى (ضحى 7) خدا ترا گمراه يابيد پس
راهنمائى فرمود از جمله جوابهايى كه داده شده اينست كه آنحضرت فى نفسه فاقد اهتدا
بوده ولى بهدايت حق مهتدى شده است و اين موضوع، قابل مناقشه نيست. بعضيها ضال را
بگمشده تفسير كردهاند نه بگمراه يعنى تو (در كوچكى) گم شده بودى (وابستگان ترا)
خداوند (بسويت) هدايت كرد (تا تو را يابيدند) ولى در اين مورد هم بايد فكر ديگرى
شود.
خدا
را شكرگزارم كه به من توفيق عنايت فرمود تا اين كتاب تفسير (تسنيم) را تأليف كنم و
قطراتى از اقيانوس بىكران قرآن برداشته به تشنگان فرهنگ قرآن تقديم كنم.