كوهها
چنان به هم مىخورند كه از شدت برخورد، غبار گرديده و به هوا مىروند. غبار يعنى
همان گرد و خاكى كه به هوا پراكنده مىشود. مثل ذرههايى كه توسط شعاع آفتاب به
داخل خانهها ديده مىشوند. كوهها و زمين كاملًا نرم مىشوند. به عنوان مثال اگر
نمك را با أونگ دستى بكوبد نرم مىشود؛ ولى خيلى نرم نمىشود؛ اما اگر همين نمك را
توسط دستگاه بكوبد، خيلى نرم مىشود.
مثل
اينكه زمين و كوهها از جاه كنده مىشود. كوبيده مىشود، يك كوبيدن واحد. بعد
مىفرمايد:
«فَيَوْمَئِذٍ
وَقَعَتِ الْواقِعَةُ»
آن
واقعهى بزرگ در آنروز واقع مىشود. (يعنى قيامت) ابتداء صور دميده مىشود بعد
زمين و كوهها كوبيده مىشود، سپس قيامت واقع مىگردد. حالا اينواقعه چىمقدار
طول مىكشد، جز خداوند جل جلاله كسى نمىداند؛ منتهى اين موضوع حتمى است كه تمام
كائنات و نظامهاى مادى برهم مىخورند و تمام اسباب و نظامهاى كه امروز براى بشر
محسوس است از بين رفته ونابود مىشوند؛ شرايط كاملًا جديد و متفاوت بهوجود
مىآيد.
يعنى
روز قيامت تنها براى كره زمين نيست؛ بلكه براى تمام كهكشانهاست. شايد مراد از
تمام، همين كرات سماوى باشد. كه مىفرمايد: كرات سماوى همه پاره پاره و شق شق
مىشوند. قوهى جاذبه از بين مىرود و اين كرات به هم تصادف