آن گرفتار
مىشوند. امروز آنانىكه به فحشاء و منكرات مشغولاند، به همجنسگرايى مبتلا
هستند، هر كدام به نحوى گرفتار عذاب مىشود. به قول كوفىعنان سر منشى سابق سازمان
ملل متحد كه دو سال قبل در صحبتهاى خود مىگفت: تا كنون پانزده ميليون انسان
بهخاطر مرض ايدز كشته شدهاست و در حدود شصت و يا هفتاد ميليون (دقيق يادم نيست)
مبتلا به مرض ايدز هستند. مبتلايان به مرض ايدز، (با توجه به اينكه تاكنون هيچ
راه علاج براى درمان اين مرض پيدا نشده) يعنى در صف مرگ قرار گرفتن؛ يا به عبارت
ديگر، منتظران مرگ! اگر هفتاد ميليون گفته باشد با آن پانزده ميليون كه قبلًا توسط
اين مرض نابود شدهاند، تعداد قربانيان ايدز، به هشتاد و پنج ميليون انسان مىرسد.
تمام اين تعداد تاكنون توسط اين مرض لاعلاج هلاك شدهاند. او مىگفت: تاكنون چند
ميليارد پول براى مهار نمودن اين مرض مصرف شده است؛ ولى نتيجه مطلوب بهدست نيامده
است و حتى در بعضى موارد گسترش يافته است و علت گسترش آن نيز اين است كه با علّت
اصلى مبارزه صورت نگرفته؛ بلكه تنها با معلول مبارزه شده است و مبارزه با معلول
كار بيهوده و نادرست است.
امروز
تجربه به اثبات رسانيده كه تنها ساختن ادويه و علاج براى نابودى امراض كار ساز
نيست؛ بلكه بايد با علت امراض مبارزه صورت گيرد و بايد جلو فحشاء و منكرات گرفته
شود. از همجنسگرايى جلوگيرى شود. تا زمانى كه جلو فحشا و منكرات گرفته نشود،
وضعيت بشر نه تنها بهبود نمىيابدكه بدتر از امروز هم خواهد شد. با اين وصف اگر
تاكنون حدود چند ميليون انسان توسط مرض مهلك ايدز، راهى قبرستان شدهاست و
ميليونها انسان ديگر در انتظار مرگ بهسر مىبرند؛ ممكن است وضعيت از اين هم وخيم
ترگردد. لذا بايد مبارزه جدى با علل اصلى امراض صورت گيرد و اين تنها راه نجات بشر
از هلاكت و نابودى است.