كتاب مباحث علمى و دينى خود اين
موضوع را مفصل نوشتهام. محققين محترم براى آگاهى بيشتر مىتوانند به آن كتاب
مراجعه نمايند[1].
فقه
اسلامى اصول ثابت دارد؛ اماّ فروعات آن به مرور زمان به علت پيدايش مسائل جديد
سياّل مىشود. عناصر سياّل در فقه اسلامى، هميشه وجود دارد. فقه اسلامى مانند
طبيعت است و طبيعت نيز اصل ثابت دارد؛ ولى با گذشت زمان و شرايط اجتماعى، محيط
متحوّل مىشود؛ عين همين موضوع كه اصل طبيعت ثابت و محيط متحول است، فقه اسلامى
نيز با اصل ثابت و فروعات متحوّل، نظر به شرايط زمان به پيشمىرد.
جزء
اول: ايمان به خداوند متعال جل جلاله و اعتقاد به آنچيزهاىكه مربوط به صفات و
افعال او مىشود.
جزء
دوم: عمل شايسته است. در قرآن مجيد، آيات زيادى در مورد عمل صالح و شايسته وجود
دارد؛ بهعنوان نمونه، در يكى از آيات مىفرمايد: «مَنْ
عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ
حَياةً طَيِّبَةً»[2] هركسىكه
عمل صالح انجام مىدهد چه از جنس مرد باشد و چه ازجنس زن، در حالىكه ايمان داشته
باشد، ما
[1] - محسنى، محمد اصف، مباحث علمى دينى، ج 1- 2، چاپ
دوم، كابل، دلو 1387، مطبعه مسلكى افغان.