قربت در آن نبوده است، بنابراين
هردوى آن عقاب دارد؛ زيرا در مسائل عبادات، حتى در مقدمات عمل نيز قصد قربت واجب
است. در فقه شيعه براى وضو، تيمم و غسل كه مقدمهى براى نماز و ساير عبادات است
نيز قصد قربت واجب است؛ يعنى هر عبادتى را كه انسان انجام مىدهد، بايد براى انجام
فرمان پروردگارجل جلاله باشد و با خضوع و خشوع آن را انجام دهد. البته خداوند جل
جلاله محتاج به عبادت بندگانش نيست و آنچه را كه بهعنوان عبادت بر بندگانش قرار
داده است، در واقع براى تكامل روح آنها است. نفع هر عبادت بهسوى خودانسان
برمىگردد. بنابراين انسان در هر شرايطى كه باشد، بايد در برابر خالق و آفريدگار
خود، تواضع داشته باشد و خود را در برابر عظمت او ذليل بداند. حضور قلب در عبادت
بسيار مهم است؛ براى اينكه تنها عبادت نمودن هيچ نفعى براى انسان نمىرساند.
آنچه كه در عبادات مهم است قصد قربت و حضور قلب است. حضور قلب، روح انسان را شفاف
مىكند و معرفت انسان را نسبت به خدا بيشتر مىسازد.
نماز
از بهترينى عبادتها است. امّا چنانچه قصد قربت در آن نباشد، مثل جسد بدون روح
است كه هيچ حركتى از خود ندارد. قصد قربت به نماز انسان عظمت مىدهد و انسان را از
فحشا و منكرات باز مىدارد. «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ
الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»[1]
نماز را برپا داريد كه نماز انسان را از كارهاى زشت و ناپسند باز مىدارد. اگر
نماز با قصد قربت انجام شود خودكار، انسان را از بدىها دور مىكند. تمام عباداتى
را كه انسان انجام مىدهد، بايد با قصد قربت انجام شود و الّا هر عملى كه بدون قصد
قربت باشد باطل است. آيه مباركه قرآن مىفرمايد: «وَ ما