تمام مذاهب اسلامى كه برگرفته
از قرآن سنت اند استفاده كند و معلومات خود را بالا بىبرد. مسلمانان نبايد نسبت
به مذاهب اسلامى تعصب داشته باشند؛ زيرا تعصب انسان را از حقيقت باز مىدارد و
نمىتواند از علوم ساير دانشمندان اسلامى استفاده نمايد. فقه اسلامى محدود نيست و
راه اجتهاد براى مجتهدين باز است و انسان مىتواند با مطالعه از نظريهها و
استنباطهاى بهتر ساير مذاهب براى پيشرفت دانش خود استفاده كند.
البته
بعضى از مسائل جديد، مانند بيمه، در كتابهاى فقهى قديم وجود نداشت؛ ولى امروز يكى
از موضوعات مورد ابتلاء شده است. فقه اسلامى نيز آن را پذيرفته است؛ زيرا منابع
فقه اسلامى بسيار وسعت دارد و در هر شرايطى براى مسائل جديد پاسخ مناسب مىدهد.
همانگونه كه تا كنون در مقابل موضوعات جديد پاسخ معقول و جامع ارائه نموده است،
در آينده نيز چنين خواهد بود؛ براى اينكه منابع فقه اسلامى، قرآن مجيد و سنت است
كه يكى از آنها كلام پروردگارجل جلاله و ديگرى كلام پيغمبر بزرگوار اسلام صلى
الله عليه وآله وسلم است و بهطور قطعى فقه اسلامى تا روز قيامت براى حل مشكل
بشريت جواب دارد. متخصّصين مذاهب اسلامى درمورد مسائل فقهى، در هر زمان و در هر
شرايط، از قرآن و سنت و اجماع استنباط مىكنند. البته اين سه منبع، مورد اتفاق
دانشمندان اسلامى اند؛ اماّ منبع چهارم كه عبارت از قياس است، در بين مذاهب مورد
اختلاف است. بعضى از مذاهب اهل سنت قياس را قبول دارند؛ ولى بعضى ديگر، آن را قبول
ندارند. در فقه شيعه چيزى بهنام قياس وجود ندارد؛ ولى به جاى آن از عقل نام برده
شده است. فرق ميان عقل و قياس اين است كه قياس دليل ظنّى است و عقل دليل قطعى؛
يعنى عقل بهطور قطع حكم مىكند. قرآن مجيد نيز در مورد ظن مىفرمايد:
«إِنَ