عقل خود وجود يك خالق و
آفريدگار را براى موجودات ضرورى مىداند و در هر موجودى نشانه خالق آن را آشكارا
مشاهده مىكند. بنابراين تصادف در خلقت موجودات باطل است و حتى ادعاى چنين چيزى
نيز خنده دار است.
در
اين سوره مباركه علاوه بر ايمان به خداوند جل جلاله سه مطلب ديگر نيز ذكر شده است
كه آنها در واقع شاخههاى ايمان است و يا به تعبير ديگر، ايمان تنه درخت است و آن
سه مطلب ثمره و ميوههاى اين درخت هستند. ايمان به خداوند متعال جل جلاله در واقع
جهانبينى انسانى است و آن سه مطلب كه عبارت از عمل صالح، سفارش به حق و توصيه به
صبر است از ايدئولوژىهاى مهمّى انسانى است؛ يعنى هر انسان در ابتدا بايد جهان
بينى داشته باشد و بعد ايدئولوژى خود را انتخاب نمايد. ايدئولوژى؛ يعنى فهم هدف
كلى از جهان، انسان هدفمند بايد هدف مشخص داشته باشد. البته هدفمندى تنها مخصوص
انسان نيست؛ بلكه همه كائنات هدفمند هستند. قرآن مجيد در اين مورد مىفرمايد:
«قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»[1]
پروردگار ما به تمام اشيا و ماهيات لباس وجود را پوشانيد و بعد همه را بهسوى كمال
هدايت كرد.
بنابراين
تنها انسان نيست كه هدفمند خلق شده باشد؛ بلكه تمام موجودات عالم، هدفمند خلق شده
اند و همه داراى اهداف مىباشند؛ منتهى هر موجودى از خود كمال لايق دارد و بهسوى
آن حركت مىكند؛ يعنى اساس اهداف تمام موجودات را عبوديت و خدا شناسى تشكيل
مىدهد؛ منتهى بر اى انسان كه يك