را در راه خدا و خدمت به
خلقالله مصرف نمايد. اگر انسان مال و ثروت داشته باشد، بايد به فقرا و مستمندان
كمك كند، به خويشاوندان خود صله رحم انجام دهد؛ تمام اينها به نفع خود انسان است
و براى خودش بر مىگرد.
متأسفانه
عدهاى هستند كه مال و ثروت دارند؛ ولى از آن استفاده خوب نمىتوانند؛ يعنى حُبّ
دنيا آنها را بهجايى مىرساند كه نه خود از آن استفاده مىبرند و نه به ديگران
كمك مىكنند. اين عده تمام ثروت و دارايى خود را ذخيره مىكنند، بدون اينكه خمس و
زكات آن را حساب نمايند. اينگونه سرمايه طوق آتش است؛ چرا كه در دنيا حُبّ و
دوستى آن انسان را مىسوزاند و در ميدان قيامت، حساب دهى آن انسان را بهسوى آتش
جهنم مىكشاند. سزاوار است كه انسان درهمين دنياى مادى از حاصل عمرش براى قيامت
خود ذخيره كند. اگر انسان از عمر خود درست استفاده كند و به فكر آخرت باشد، يقيناً
مقام و منزلت بالايى پيدا مىكند و در ميدان حساب نيز رستگار خواهد شد.
نظام
آفرينش
قرآن
مجيد مىفرمايد: انسان در زيان است، مگر كسانىكه به خدا ايمان آورند و هدفمند
زندگانى كنند؛ هدف يعنى جهان بينى، كسى كه جهان بينى ندارد انسان درستى نيست؛ زيرا
شرط اول انسانيت جهانبينىاست؛ مگر اين جهان مجلل را با اين همه زيبايى و بزرگى و
اين همه امكانات و ستارههاى درخشان و اين همه معادن در داخل كرهى زمين را مردم
نمىبينند؟ مسلماً همه مىبينند و كسى آن را نمىتواند انكار كند؛ چه آنهايى كه
به وجود خدا ايمان دارند و چه آنهايى كه منكر وجود او هستند؛ براى اينكه كائنات
محسوس است و هر چيزى محسوس قابل انكار نيست. چرا انسان جهانبينى مشخص نداشته
باشد؟ تنها چيزى كه براى انسان أهميت مىدهد، جهان بينى است؛ زيرا هيچ انسان
هدفمند نمىتواند بدون