زيرا وقت مرگ نيز مقدارى از
حقايق براى انسان روشن مىشود و مىداند كه چه خبر است.
در
حديثى وارد شده است كه وقت مردن فرياد انسان بلند مىشود و التماس مىكند كه
عزرائيل او را يك سال مهلت دهد تا بتواند عمر تلف شده خود را دوباره جبران كند.
عزرائيل در جواب مىگويد: خداوند جل جلاله به شما سالها مهلت داد؛ ولى شما
هيچگونه كار مثبتى را انجام نداديد. بازهم التماس مىكند كه اقلًا يكماه به من
مهلت دهيد تا شايد در اين مدت بتوانم كار خوبى را انجام دهم. عزرائيل جواب مىدهد
كه خداوند جل جلاله به شما ماهها مهلت داده بود، شما چه كار كرديد؟ بعد مىگويد
يك روز به من مهلت دهيد، عزرائيل مىگويد خداوند روزها به شما مهلت داد. براى
آخرين بار التماس مىكند كه يك ساعت به من مهلت بده تا شايد در اين مدت كم بتوانم
از خداوند جل جلاله طلب استغفار نمايم. عزرائيل مىگويد: خداوند جل جلاله به شما
ساعتها مهلت داده بود اما شما يك مرتبه هم بهسوى خدا باز نگشتيد و طلب استغفار
نكرديد. حالا وقت آن رسيده كه شما را قبض روح نمايم.
بههرحال
كسى كه عمر خود را بيهوده مصرف كند هم در دنيا شكست مىخورد و هم در آخرت. در دنيا
از سعادت و خوشبختى كه همانا خدمت به جامعه، خدمت به خانواده و همچنين لذتهاى
حلالىكه وجود دارد محروم مىشود و در آخرت به عذاب جهنم گرفتار مىشود. بهقول
شاعر:
نابرده رنج، گنج ميسر نمىشود
مزد آن گرفت، جان برادر كه كار كرد
رسيدن
به خوشبختى زحمت زياد و تلاش بى وقفه مىخواهد. از ديدن فيلمهاى مبتذل و از
خرافه پرستى، كسى به خوشبختى نمىرسد. تا آنجا كه ما تجربه داريم، كسانى در اين
دنيا علم و معرفت پيدا نموده اند كه سالها عمر خود را صرف تحصيل علم كردهاند و
بهترين ايام عمر خود را يا در حوزههاى علميه و يا در