responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انوار هدايت نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 292

خود كارهاى مفيد انجام ندهد. اگر وجود انسان براى خودش و براى جامعه‌اش مفيد نباشد، خوبى‌هاى ديگران چه نفعى براى او دارد و چرا بدون جهت براى ديگران فخر و مباهات نمايد، مثل جمله معروف كه در ميان مردم استعمال مى‌شود. «من آنم كه رستم بود پهلوان»

پشت نام پدر چه مى‌گردى‌

پدر خويش شو اگر خواهى‌

پدر انسان هرچه بوده باشد در زمان خودش و براى خودش بوده، چه ربطى به امروز دارد؟ پدرى كه قبل از چندين سال فوت شده باشد، به درد امروز فرزندانش نمى‌خورد و نبايد به او افتخار نمايد. انسان بايد سعى كند كه خودش افتخار آفرين باشد و بتواند به جامعه خود خدمت كند. قرآن كريم مى‌فرمايد: در قيامت انساب از ميان مردم برداشته مى‌شود و هركس به فكر خود مى‌باشد. «فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ»[1] پس آن‌گاه كه در صور دميده شود ميان‌شان نسبت خويشاوندى وجود ندارد و از يكديگر نمى‌پرسند.

وقتى‌كه انساب از بين مى‌رود چرا انسان خود را فريب دهد؟ چرا افكار خود و افكار ديگران را به چيزهاى بيهوده مشغول كند؟ البته اين افتخارات باطل، تنها مربوط به‌زمان خاص نيست؛ بلكه از سابق نيز وجود داشته است و خيلى اوقات به خاطر مباهات بين اقوام حساسيت به‌وجود آمده و منجر به فتنه و آشوب شده است.

به هرحال انسان‌ها از هم‌ديگر برترى ندارند و كثرت عدد براى انسان مايه افتخار نيست. آيه مباركه نيز همين موضوع را بيان مى‌كند و مى‌فرمايد: كثرت گرايى و زياد شمردن قوم و قبيله و مباهات به ديگران شما را مشغول كرد. چرا


[1] - مؤمنون/ آيه 101

نام کتاب : انوار هدايت نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست