مجاهدين
اسلام هميشه با اراده قوى مىجنگيدند و حتى بعد از صدر اسلام نيز چنين بوده است.
بهعنوان نمونه در زمان جهاد اسلامى افغانستان كه ما خود شاهد آن بوديم، ديديم كه
مردم با اعتقاد كامل و با اراده مستحكم جهاد مىكردند. تجاوز شوروى به افغانستان
از همان ابتداء با سلاحهاى مدرن آغاز گرديد؛ آنها در برابر مردم بسيار متكبرانه
و مغرورانه از سلاحهاى خود استفاده كردند، سلاحهاى كه تا آن زمان حتى اسمى از
آنها در ميان مردم عوام برده نمىشد.
شوروى
آنزمان داراى قدرت عجيبى بود، نصف كشورهاى جهان را تحت سيطره خود داشت و نصف ديگر
آن به شدت از شوروى مىترسيدند. ارتش تا بهدندان مسلح شوروى كه به قشون سرخ معروف
بود، در هيچجايى حمله نكرده بود، مگر اينكه پيروز شوند. وقتى آنها در افغانستان
حمله كردند، به اين فكر نبودند كه از اين كشور خارج شوند؛ زيرا بعيد مىدانستند كه
مردم افغانستان با چنين وضعيت نا ملايم فرهنگى و اقتصادى بتوانند در برابر آن ارتش
بهاصطلاح شكست ناپذير شوروى با دست خالى مقاومت كنند؛ اما بعد از مدتى فهميدند كه
مردم مسلمان ما تنها حريف قشون سرخ اند كه بر خلاف تصوّر آنها با ارادهى بسيار
قوى مبارزه مىكنند. مجاهدين مسلمان ما همانند مجاهدين صدر اسلام با دستهاى خالى
و اراده محكم جنگيدند تا اينكه طلسم دروغين استكبار جهاى را شكستانده و آنها را
ذليلانه از كشور خود بيرون كنند.
جهاد
اسلامى افغانستان همچنان با قوّت خود ادامه پيدا كرد تا آنزمانىكه مزدوران دولت
كمونيستى يكعده از سران و فرماندهان جبهات را فريب نداده بودند مثل داستان
مجاهدين افغانستان، داستان صدر اسلام بود و همه با روحيه انقلابى مىجنگيدند. بعد
از آنكه فريب و نيرنگ دشمن تا حدودى عليه مجاهدين