مىگويد: اين آتش عشق است كه
نيستان را مىسوزاند و اين جوشش كه در شراب مىبينيد، همه از اثرعشق است. مراد از
نفس اگر نفس ناطقه انسان باشد، يعنى محبت خدا است كه در نفس انسان چنين جوشش ايجاد
مىكند.
به
هرحال تنها محبت خداوند جل جلاله است كه سبب آرامش روح انسان مىشود و روح با ياد
او انرژى مىگيرد. «أَلَا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[1]
دل آرام گيرد به ياد خدا؛ نماز بالا ترين ياد خدا است و در ركوع و سجود آن، بالاترين
مراتب خشوع و مظهر شكوفايى عبوديت نهفته است. مىبينيد كه در فصل بهار درختها همه
شكوفه مىكنند و طبيعت منظره خوبى پيدا مىكند. در فصل تابستان تمام درختانىكه در
بهار شكوفه در آورده بودند به نهايت كمال خود مىرسند و ميوههاى رنگارنگ از آنها
بهوجود مىآيند.
انسان
نيز چنين است وقتى انسان به سجده مىرود و «سبحان ربى الاعلى و بحمده» مىگويد:
پاك و منزه است پروردگار بلند مرتبه. شيطان در آن موقع به لرزه مىافتد و با خود
مىگويد: واى بر من! پروردگارم به من امر فرمود تا سجده كنم؛ من از امر او سرپيچى
نمودم و سجده نكردم، عاقبت كار من به عذاب جهنم منتهى گرديد و اكنون اين انسان را
مىبينم كه با كمال خشوع سر به سجده گذاشته و پروردگار خود را از هر گونه بدى پاك
و منزه مىداند. واى بر من! پايان كار انسان رستگارى و جاى او نيز در بهشت خواهد
بود.
بالاترين
مراتب عبوديت سجده كردن است؛ زيرا در سجده كردن روح انسان انرژى گرفته و شفاف
مىشود. وقتى انسان تكبير مىگويد: تسبيح و تحميد مىگويد: روح او شروع مىكند به
شفاف شدن، به انرژى گرفتن، هر مقدار كه انسان