اسلام جايز نيست و چنين ازدواجى
حتّى اگر با رضايت اجبارى دختر هم صورت بگيرد اشكال دارد.
به
نظرمن چنين كارى كاملًا اشتباه است. چرا پدر و مادر با فرزندان خود چنين برخورد
دوگانه داشته باشند؟ دختر و پسر هردو انساناند و در انسانيت، خود هردو يكسانند.
چرا اين برخورد نادرست را انجام مىدهند؟ پدران و مادران بايد بدانند كه اولًا اين
برخورد دوگانه، بسيار زشت است. ثانياً هيچ مىدانيد كه چنين برخورد نادرست در
برابر دختران جوان، چه زيانهاى را بهدنبال دارد؟ شما با اين عمل خود ممكن است
دختران را به فحشا گرفتار كنيد و آنها به اعمال ناشايسته روى آورند.
در
اينصورت مسئوليت آينده آنان بهدوش كيست؟ بهدوش شما پدران و مادران است، شما در
برابر هرگونه پيامدها مسئول هستيد؛ چرا به دختران خود اجازه ازدواج نمىدهيد؟ چرا
آنها را به ازدواجى مجبور مىكنيد؟ اگر آنها قلباً راضى به ازدواج نباشند،
عقدنكاح آنها نيز باطل است. چرا دختران و پسران خود را مجبور به زنا مىكنيد؟
چنين ازدواجى علاوه بر اينكه نكاح آن باطل است، زندگانى نيز براى دختران شما جهنم
مىشود؛ اين يك نوع جنايت است كه پدران و مادران در حق دخترانش انجام مى دهند و
تمام عمر آنها را به جهنم تبديل مىكنند. من نمىدانم كه چرا چنين ظلمى را بر
دختران خود روا مىدارند؟ بگذاريد كه دختران نيز مانند پسران، با جرئت تمام در
مورد ازدواج با والدين خود صحبت كنند و در مورد زندگانى آينده خود بهصورت مستقيم
تصميم بگيرند.
متأسفانه
اين موضوع به يك مرض اجتماعى تبديل شده است و مربوط به طبقهى خاصى نيست كه بگوييم
مردم عوام اين كارها را انجام مىدهند؛ بلكه عدهاى از روشنفكران، علماء و
متخصّصين نيز به اين مرض گرفتاراند و به صورتهاى مختلف مانع ازدواج دختران خود
مىشوند. گاهى با گرفتن پول مانع