قرآن مراد نيست؛ بلكه قسمتى از
قرآن است كه در مكه نازل شده و آخر آن آيه 87 اين سوره است. اين معارضه تا روز
قيامت براى همه نسلها باز گذاشته شده و مخصوص به زبان عربى هم نيست.
نگارنده
در جوانى كتابى به نام «قرآن يا سند اسلام» تأليف و به چاپ رسانيد كه تقريباً يك
سال قبل دوباره در كابل چاپ شد. و با اين كتاب ديگر سخنى من در اين مورد ندارم و
تنها به يك نكته در اين جا اشاره مى كنم كه ذكر جن در كنار إنس از سه مطلب حكايت
دارد:
يك،
اين كه او قدرت علمى و فكرى فراوانى همانند إنسان دارد كه مى تواند بالقوه كانديد
و نامزد اين مقام شود.
دو،
در كره زمين نوع سوّمى از موجودات عاقل و مستعد وجود ندارند كه اين گونه كارهاى
فكرى را انجام دهند[1]
سه،
آيه اشعارى دارد كه جن نيز فى الجمله شركتى در دعوت قرآن دارد مؤيد اين استنباط
بعضى از آيات ديگر از قرآن است كه مشهورترين اين آيات در زبان اهل علم اين آيه
است «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»
(الذاريات: 56) تقدم جن بر إنس در اين آيه اشاره به تقدم خلقت اوست. بلى ابليس پيش
از حضرت آدم (ع) آفريده شده بود، و رقابت و تكبّر مانع از سجده او بر آدم شد.
[1] - متاسفانه ما از زندگانى اين همسايه نا ديدنى خود
هيچ اطلاعى نداريم؛ ولى آنان از ما اطلاع زيادى على القاعده بايد داشته باشند،
نگارنده در دوره جهاد ظاهراً در پاكستان در خواب مباحثات زيادى داشتهام كه با
تندى ولى منطقى صحبت مىكردند و از عملهاى خود دفاع مىكردند و من بر آنان ايراد
مى گرفتم؛ ولى خواب جداى از واقعيتها است و ارزش علمى ندارد.