responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : افق اعلى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 377

ندارد كه بحث آن در كتب ديگر نگارنده مفصّلًا مستدل شده است.

سؤال ديگر

آيا نفى عذاب استيصال تنها در فرض غيبت أنبياء است و شامل عدم حجّت معتبر بر تحقّق تكليف فعلى هم مى‌شود؟

در فرض ثانى معناى آيه اين مى‌شود: ما در گذشته معصيت كاران را تا زمانى كه حجّت شرعى- چه از جانب رسول موجود و چه از جانب علماى شريعت آن رسول) بر آنان ثابت نگرديده باشد در دنيا عذاب نكرده‌ايم.

احتمال دوم مطابق مقتضاى حكم عقلى و احتمال اول مقتضاى اطلاق آيه. مگر اينكه بگوييم در بين مدلول آيه و مقتضاى حكم عقل تعارضى نيست؛ زيرا آيه تنها بعثت رسول را شرط وقوع عذاب مى‌داند نه حضور رسول را در موقع نزول عذاب، پس احتمال دوم معين مى‌شود. عذابهاى كه امروز توسط حكومتهاى بى‌دين غربى و شرقى حوادث طبيعى خطرناك كه بر ملّتهاى مسلمانى كه از وظايف خود دور شده اند و به فسق و فجور عادت كرده‌اند و به هيچ وجه به قرآن و سنت و نصايح علماى خود توجه ندارند، همه مصداق (حتى نبعث رسولا) مى‌باشند. والله اعلم.

عياشى پول داران سبب نابودى مردم‌

«وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِيراً» (الإسراء: 16)؛ «قريه» به معناى مردم و به معناى محل اجتماع مردم آمده است «مترف» پول داران عياش و فاسد «تدمير» نابود كردن.

در تفسير اين آيه احتمالات چندى است تا آنچه كه در ابتدا به نظر مى‌آيد امر به مترفين جزاى شرط نباشد كه عقل آن را ظلم مى‌داند، بلكه خلاف حكمت نيز مى‌داند، و خداوند اولًا حكيم است و ثانياً عادل. بعد از تدبّر لازم اين معنى بدست مى‌آيد كه جمله‌ «أَمَرْنا مُتْرَفِيها»

نام کتاب : افق اعلى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 377
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست