قطعى از فكر يك درس نخوانده در
پانزده قرن پيش نا ممكن بوده است، پس كلام خالق است. اين جمله اعجاب انگيز و
عقلربا، ده بار ديگر با كلماتى شبيه همديگر در قرآن تكرار شده است. و اصل مفهوم
آن كه عدم تخلّف إيجاد شئ از إراده خالق است، از آيات ديگر نيز استفاده مىشود.
البته
اين آيات با قانون استثناء ناپذير سببيت عام كه عادت الله بر انفاذ آن در همهى
امور اين جهان و آن جهان جارى شده، منافاتى ندارد؛ بلكه دومى معلول اولى و مؤكد آن
است. «فسبحان الّذى يفعل ما يشاء و لا يفعل ما يشاء أحد غيره[1]»
فوايد هجرت در راه خدا
«وَ
الَّذِينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي
الدُّنْيا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ،
الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» (النحل: 42
41)؛ كسانيكه در راه خدا پس از مظلوميت هجرت گردند، در اين دنيا مقام نيكويى به
آنان مىدهيم و اجر آخرت آنان- اگر بدانند- بزرگتر است. و كسى كه در راه خدا هجرت
كند در زمين وسيع خدا جاهاى أمنى پيدا مىكند كه مىتواند بينى مخالفين و دشمنان
خدا را به خاك ذلّت بمالد (نساء/ 30)
در
آيات زيادى صحبت از هجرت و جهاد در راه خدا با مطالب گوناگونى، در قرآن به عمل
آمده است و مهاجرين و مجاهدين مورد ستايش قرار گرفتهاند. من در اين جا از هجرت
خود و فوايدآن اشاره صحبت مىكنم.
در
برج ثور 1357 كمونيستهاى افغانى و مزدوران شوروى آن زمان توسط كودتايى حكومت
افغانستان را به دست گرفتند و بدون تدبّر از تاريكى بيرون آمدند به جنگ و جدال