قرآن منزل ثابت است و هيچ كس از
مذاهب اسلامى ادعا نكرده كه يك جمله تا چه رسد به آيهاى در قرآن زياد شده باشد،
بعضى از مسلمانان ادعاى نقص و حذف بعضى آيات را نموده اند.
اين
آيه كه در يك سوره مكى (سوره حجر كه به قول ابن نديم در فهرست پنجاه و دومين سوره
ايست كه در مكه نازل شده است) مىباشد تنها شهادت بر نفى تحريف نقصى در سوره ها و
آيات پنجاه و يك سوره نازل شده پيش از اين سوره است و دلالتى بر صيانت آيات بعدى
خود اين سوره ندارد تا چه رسد به حفظ و نگهدارى ساير سوره هاى مكى و حتى سوره هاى
مدنى. بلى اگر لفظ آيه چنين مىبود «إنا نحن نزلنا الذّكر و إنا لتمامه لحافظون»؛
صيانت همهى قرآن را از تحريف ثابت مىكرد.
به
هر حال مراد از حفظ، حفظ كلمات و حروف قرآن است كلمه نازل شده، نه حركات إعرابى آن
كه آنها عمل مسلمانان متدين است و از آسمان نازل نشده و لذا قرائت قاريان در آنها
مختلف است؛ مانند كلمه «أرجلكم» در آيه وضوء كه بعضى بكسر حرف «لام» آن و بعضى به
فتح آن قرائت كردهاند و هكذا در بعضى از كلمات ديگر.
دلايل اين جانب در مورد صيانت قرآن از تحريف
1-
قرآن اصل و ريشه دين اسلام است و به طبيعت حال مسلمانان به آن اهميت زيادى مى
دادند و به عنوان كلام خداوند جهان، به آن احترام شديد مىگزارند و براى فرمانبرى
از دستورات او در ميدانهاى جهاد از جان شيرين خود مى گذشتند و با اين وصف احتمال
تحريف و تنقيص آن ضعيف مىشود.
2-
از عصر نزول قرآن عصر حضور رسول خاتم (ص) و صحابه در مدينه منوره حفظ و از «بَرْ»
كردن قرآن به عنوان يك فضيلت دينى و اجتماعى رايج شد و مسلمانان آن را از اول تا
آخرين آيه نازله يا سوره نازله از «بَر» مىكردند.