مىبود. از همهى آيات متقدمه
دانسته مىشود كه مراد از امّت واحده امّت مؤمنين به خدا و امّت كافرين است
بنا
بر اين هر چند در ابتداى خلقت امّت واحده اى ولو بحكم غلبه و نه شمول و عموم به
وجود آمد ولى در مراحل بعدى إنسانها با اختيار خود دو امّتى شده و باقى ماندند و
خداوند اراده فوق العاده بر يكى شدن امّت ننمود ولى براى حفظ طبقه مؤمنين از دادن
نعمتهاى فوق العاده به كفار جلوگيرى كرد. واين تعدد امت، طبيعت عادى إنسانها است.
و دليل عمده تشكيل إنسانها و حتى پريان (جن) از دو طبقه، اختيارى بودن تكليف و
انتخابى بودن آن است نه عجز خداوند در آيه 93 سوره نحل مىفرمايد:
«وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ
يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
(النحل: 93)» و مستفاد اين است كه تعدّد آنها براى آزادى آنان در اراده آنان است.
إحضار عمل خوب و بد در قيامت
«يَوْمَ
تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ
تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ
اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» (آلعمران:
30)؛ روزى كه هر كس آنچه را كه از خير بجا آورده حاضر كرده شده مىيابد و هر بدى
اى را كه انجام داده (و برايش إحضار مىشود) خداوند شما را از (نافرمانى) خود مى
ترساند و خداوند به بندگان رءوف (مهربان) است. موافق دلالت مطابقى آيه، أعمال خوب
بندگان در قيامت إحضار مىشود؛ يعنى بحضور فاعلين مؤمن خود از جانب خداود مى رسند
و أعمال بدگناه كاران را نيز حاضر مى سازند، ولى: بدكاران دوست دارند آنها را
نبينند و بديها از آنان دور باشد. مقصود محورى در اين آيه إحضار أعمال مكلفين از
جانب خداوند براى آنان در روز قيامت است. و از آنجا كه عمل عرض و بدون جوهر قابل
تحقق و إحضار حقيقى نيست، بايد به يك يكى از احتمالات زير دقت شود: