هر
كس آيات كثيره مقدّسه قرآن مجيد را كه مورد استدلال متكلّمين اسلامى در اثبات جبر
يا تفويض اعمال مكلّفين واقع شده بخواند و دقت فراوانى در مداليل آنها بدور از
پيروى و تقليد از گذشته گان، در پناه براهين عقلى و احاديث معتبر بنمايد ميداند كه
شعار سوم مطابق مدلول كتاب و سنت و براهين عقلى مىباشد و نگارنده كم بضاعت
دانشمندى را نديده كه اين حقيقت عميق و شيرين را دركتب حكمت و كلام بيان كرده
باشد.
و
تفصيل اين بحث طويل و عريض را بايد در جزء دوم صراط الحق مطالعه نمود، تا همه گونه
تعارض ظاهرى بين آيات و بين قواعد عقلى از بين برود و اين مشكله عويصه به بهترين
وجه حل و از ذهن شما بيرون گردد. فَسلامٌ على السفينة المحمدية المنجية لراكبها.
از
اين آيه مباركه روشن مىشود كه هر چه خداوند به آن اذن نداده باشد نسبت آن بخداوند
افتراء شمرده مىشود چه نسبت دهنده علم به كذب آن چيز داشته باشد و يا در صحت و
بطلان آن شك و تردّد داشته باشد و حتى مظنون الاذن باشد چون ظن حجت نيست. و افتراء
بر خداوند و غير خداوند حرام است. آنچه كه شديداً مايه تأسف است اين است كه جماعتى
از صوفيه و عرفاى دروغين و متعصّبين نادان مذهبى كه در دام شيطان سقوط كردهاند
مطالبى را بعنوان حديث قدسى اختراع و بخداوند نسبت داده اند و جماعتى مطالب ذهنى
[1] - يعنى هردو شعار با هم درامريبين امرين كه امامان
اهل البيت بيان كردهاند قابل جمع هستند ومتعارض نيستند. عمده بايد معناى امريبين
امرين دانشته شود كه اختلاف آيات وارده دراعمال بندگان ازبين مى رود وعظمت قرآن
روشن مىشود.