هر سفيهى لازم مىشمارند. سپس آيه در ادامه، سرپرستانِ اموالِ يتيمان
را به دو گروه غنى و فقير تقسيم كرده است و غنى را با عبارت فَلْيَسْتَعْفِفْ از تصرف در اموال
آنان به نفع خود نهى مىكند و آنها را به پاك نگه داشتن دامن خويش از اتهام به اكل
مال يتيم و سفارش مىكند؛ هر چند در نگهدارى و سرمايهگذارى سودآور آن اموال اقدام
كرده باشند؛ و فقير را با تعبير فَلْيَأْكُلْ
بِالْمَعْرُوفِ فقط به اندازه برداشتن دستمزد
متعارف خود به خاطر تلاشى كه براى نگهدارى و سرمايهگذارى آن انجام مىدهد مجاز
مىشمرد. از تعابير بسيار ظريف و دقيقى كه در اين آيه وجود دارد مىتوان به عبارت فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ اشاره كرد. كلمه «ادفعوا» به معناى «دفع كنيد» ناظر به دو معناست:
يكى پس دادن اموال آنان پس از آن كه به حدّ بلوغ و رشد كافى براى تصرّف اموال خود
رسيدند؛ دوم اين كه مال يتيم، فرصت مادى نيست تا آن را غنيمت بشمارى و چشم طمع به
آن بدوزى، بلكه ابتلايى دشوار است و همچون بلايى است كه بايد در اولين زمان ممكن
آن را دفع كنى و دامان خود را از تصرف نابهجا در اموال يتيم و نيز متهم شدن به
سوء استفاده از آن پاك نگهدارى.[1] به نظر مىرسد علّت استفاده
از اين تعبير[2] كه دو مرتبه در يك آيه به كار
رفته است آن است كه زمينه فساد و تباه ساختن مال يتيم براى سرپرست آن اموال به
راحتى ميسّر است و فرصت هر گونه سوء استفاده وجود دارد. لذا خداوند متعال هم با
اين تعبير و هم در پايان آيه با توصيه به لزوم گرفتن شاهد هنگام باز پس دادن اموال
يتيم خواسته است كه