نام کتاب : شادى و شادكامى از ديدگاه اسلام نویسنده : خطيب، سيد مهدى جلد : 1 صفحه : 25
سه. ماهيّت شادى
هنگامى
كه انسان، مطلوبى را در نظر دارد، اگر مطلوبش تحقّق پيدا كند، حالتى به نام «شادى»
و «سُرور» به او دست مىدهد، و هرگاه مطلوب او تحقّق نيابد و يا مطلوبى كه در نظر
دارد، از دستش برود، حالت ديگرى به نام «غم» و «اندوه» به وى دست خواهد داد.[1]
حالات
ياد شده را احساسات و انفعالات مىگويند وسطحىترين مراتب نفس را تشكيل مىدهند كه
متأثّر از ساير شئون و خواستههاى نفس است.[2]
اين
گونه انفعالات نفسانى، به يكى از ابعاد وجودى انسان، اختصاص ندارد؛ بلكه هر يك از
خواستههاى انسان را كه در نظر بگيريم، دستيابى به آن يا فقدانش، زمينه پيدايى
شادى يا غم در روح انسان را فراهم مىنمايد. براى مثال، انسان به زندگى و سلامت
خودش علاقه دارد. حال اگر كسى احساس كند كه زندگى و سلامت خود را از دست مىدهد،
محزون و غمگين مىشود و برعكس، كسى كه بيمار است يا تهديد به مرگ مىشود، اگر
سلامت خويش را باز يابد و يا متوجّه رفع خطر شود، مسرور و شادمان مىشود. همچنين
انسان، «قدرت» را دوست مىدارد. حال اگر كسى احساس كند كه قدرت، از دستش مىرود و
عاجز و ناتوان خواهد شد، اندوهگين مىشود و برعكس، اگر كسى قدرتى كه نداشته است،
به دست آورد، «شادمان» خواهد شد. همچنين، انسانى كه به مال و فرزند علاقه دارد، با
از دست دادن آنها، محزون و از دستيابى به آنها، شاد مىشوند.[3]