نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 60
اعتبار ظنّ در عقايد
بحث
ظن ابتدا از معناشناسى و سپس، انواع و حجيت آن مورد بررسى قرار مىگيرد.
معناشناسى
ظن
لغتشناسان
معتبر همچون خليل بن احمد، فارس بن زكريا، ابن منظور و ابن اثير براى «ظن» دو
معناى اصلى ذكر كردهاند كه يكى شك و ديگرى يقين است.
(والظنّ
يكونُ بمعنى الشّك و بمعنى اليقين كما فى قوله تعالى يظنون انّهم مُلاقُوا رَبّهم
أى يتيقّنون)[1]؛ ظن به
معناى شك و يقين به كار مى رود، مانند كلام خداى متعال: «همان كسانى كه (فروتنان)
ظن دارند كه با پروردگار خود ديدار خواهند كرد»؛ يعنى يقين دارند.
زمخشرى
در «اساسالبلاغه» ظنّ را به معناى عدم وثوق مىداند و براى اثبات اين مطلب به
مثالهاى متعدّدى از لغت عرب استناد مىكند: «بئر
ظنون: لايُوثق بمائها»، «رجل ظنون: لايوثق بخبره»، «دين ظنون: لايوثَقُ بقضائه».[2]
ابن منظور نيز اين مثالها را افزون بر مثالهاى ديگر آورده و ظنون را به طور كلى
به معناى «كلّ ما لايُوثَق به» معنا مىكند.[3]
از
مجموع موارد استعمال واژه ظن در لغت عرب و آيات و احاديث مىتوان پىبرد كه ظن در
صورتى كه به معناى يقين به كار نرفته باشد، به معناى مطلب بىاساس و بىدليل است
كه وثوق و اعتمادى بدان نيست. حال فرقى نمىكند كه احتمال آن پنجاه درصد، بيشتر و
يا كمتر باشد.
همين
معناى مذكور را در مجموعهاى از آيات و روايات نيز مىتواند يافت. به عنوان نمونه
آيه 23 سوره نجم است كه سخن خداوند متعال از ابتداى سوره با مشركان و خطاب به آنان
است. در آيات 19 تا 22، خداوند اين سخن مشركان را كه لات و عزى و منات خدايان مذكر
مشركان است و ملائكه دختران خدا، مورد نقد قرار مىدهد. آنگاه
[1]. خليل بن احمد
الفراهيدى، ترتيب كتاب العين، ج 2، صص 11 18؛ و نيز رك: فارس بن ذكريا، معجم
مقاييس اللغة، ج 3، ص 462؛ ابن الأثير، النهاية فى غريب الحديث، 3، صص 162 و 163؛
ابن منظور، لسان العرب، ج 8، ص 271.
[2]. ابى القاسم محمود بن
عمر الزمخشرى، اساس البلاغه، ص 291.