نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 48
مثال اين مسأله كه قبل از جهان كنونى، آيا جهان ديگرى بوده، و آيا
روح انسان قبل از اين جهان وجود داشته و اينكه چه وقايعى پس از مرگ رخ خواهد داد
همگى از مصاديق متون تعبدى است.
2.
دسته ديگر، متون ارشادى است. منظور از ارشاد در اينجا، ارشاد به حكم عقل مىباشد.
در مواردى كه عقل آدمى مستقل از وحى قادر به درك و اثبات مسألهاى باشد، اگر وحى
سخنى بگويد، نقش آن ارشاد به حكم عقل و تأييد آن است. اثبات وجود خدا از طريق آيات
تكوينى و نظم حاكم بر آنها و حدوثشان، از همين قبيل است. در اين گونه موارد، وحى
در صدد تقويت موضع عقل و پافشارى بر توجه به اين گونه اثبات عقلى خصوصاً در موضع
احتجاج و جدال احسن است. در پارهاى موارد، وحى گذشته از اين كار، حكم عقل را
توضيح داده و برخى لوازم آن را كه به طور معمول بدان توجّهى نمىشود، بيان مىكند.
نكته مهمى كه در اين جا بايد توجه داشت اين است كه در اين قسم، آيات و روايات
مطلبى را بيان مىكنند كه عقل هم آن مطلب را مىتواند بفهمد، نه اينكه حتماً پيش
از كلام دين آن را فهميده باشد و ممكن است مطلب وحى را هرگز بدون استمداد از وحى
نفهمد، ولى همين اندازه كافىست كه توان آن را داشته باشد. نمونه اين مسأله در
برخى علوم نيز قابل مشاهده است، مانند بسيارى از مسائل رياضيات كه دانش آموز آن را
از معلم مىآموزد، اما آن را با عقل مىفهمد و مىپذيرد و اگر حتى معلّم آن را نفى
كند از او نمىپذيرد زيرا مسأله را تعبّدى نيافته بلكه با عقل خويش دريافته است.
اميرالمؤمنين
(ع) در خصوص وظايف پيامبران و رسولان الهى (عليهم السلام) مىفرمايد:
واتَر
اليهم أنبيائه لِيستأدوهم ميثاقَ فطرتِه و يذكّروهم مَنسىً نعمَته و يثيروا لَهم
دفائن العُقول.[1]
پس
پيامبران چيزى را كه گنجينه و زير خاك بود برمىانگيزانند. از اين رو اگر پيامبران
چنين نمىكردند ممكن بود تا ابد از روى اين گنج مىگذشتيم و هيچ وقت به
[1]. خطبه اول نهجالبلاغه.«
خداوند پيامبران خود را يكى پس از ديگرى به سوى آنان فرستاد تا پيمان فطرت را از
آنان بخواهد و نعمتهاى فراموش شده را يادآورى كنند و عقلهاى دفن شده را
برانگيزانند.»
نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 48