نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 34
شيخ انصارى مشخص ساختن مصاديق اين معارف را در نهايت اشكال مىداند،[1]
اما قدر متيقن آنها اصول پنجگانه توحيد، نبوت، معاد، عدل، و امامت است؛ البته به
نظر مىرسد اگر با برخى توجيهات، صفاتى چون علم و قدرت الهى در توحيد وارد نشود،
اين صفات نيز بايد در اصول دين قرار گيرند.
ب-
فروع اعتقادى دين
در
مقابل اصول اعتقادى به معنايى كه بيان شد، فروع اعتقادى قرار مىگيرد و تعريف آن
عبارت است از: «آن دسته از آموزههاى اعتقادى دينى كه بر همه مسلمانها و در همه
شرايط، شناخت يقينى و اعتقاد بدانها واجب نيست».
درباره
اين عقايد به چند نكته بايد توجه كرد:
الف.
دانستن اين عقايد در پارهاى شرايط خاص، مانند موقعيتى كه دين و اين عقايد مورد
تهاجم فكرى و اعتقادى قرار گرفته و لازم است به شبهات و سؤالات مطرح شده پاسخ داده
شود، به صورت كفايى واجب مىشود. همچنين افرادى كه در محيطهاى فرهنگى خاصى هستند
كه احتمال لغزش اعتقادى وجود دارد، لازم است اين عقايد را فراگيرند.
ب.
نفى وجوب تحصيل اين معارف را نبايد به معناى انكار فضيلت و اهميت آنها دانست، چرا
كه شناخت معارف دينى، كمال ايمان و معنويت انسان را در پىدارد و واضح است كه
رسيدن به چنين كمالى هدف خلقت انسان و مقصود از ارسال رسولان الهى است.
ج.
گرچه تحصيل فروع اعتقادى واجب نيست اما در صورت حصول علم به آنها، يا اقامه حجت،
واجب است آنها را تصديق كرده و از انكارشان خوددارى شود؛ زيرا لازمه تصديق خداى
سبحان و رسولش تصديق آموزههاى قرآن و حديث است. در صورت عدم حصول علم يا حجت نيز،
اعتقاد اجمالى، يعنى تصديق هر آنچه در كتاب و سنّت وجود دارد و به آنها آگاه
نيستيم، واجب است.