نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 32
4. علامه حلى مصاديق اصول دين را به اين صورت ذكر مىكند: «معرفت خدا
و صفات ثبوتى و سلبى او»، «آنچه بر او روا است و آنچه از او ممتنع است»، «نبوت»،
«امامت»، «معاد». او در بيان صفات خدا، اوصاف بسيارى را، از جمله: قدرت، علم،
حيات، تكلم، صدق، ازليت، ابديت، مورد بحث قرار مىدهد.[1]
مىتوان
اين مباحث را به «توحيد» تفسير كرد و جمله «ما يصح ...» را به «عدل». در اين صورت
ديدگاه علامه با ديدگاه آخوند خراسانى يكى خواهد بود.
5.
همانگونه كه در سخن آخوند خراسانى بدان اشاره شد، در ميان متكلّمان اماميه مشهور
اين است كه اصول دين، پنج اصل «توحيد»، «نبوت»، «معاد»، «عدل»، «امامت» است.
درباره اين تفسير نيز مناقشاتى شده است كه طرح و نقد آن در اين مجال ممكن نيست.
حال
به مهمترين تعاريف مطرح شده و يا قابل طرح درباره اصول دين اشاره مىكنيم:
1.
مسائلى كه بر انسانها واجب است با استدلال و نظر عقلى و بدون تمسك به وحى و ماثور،
بدانها معرفت پيدا كرده و معتقد شوند، و اعتقاد به اين اصول، شرط مسلمان بودن
است، مثل شناخت خدا و رسولش.[2]
2.
عقايدى كه واجب است از راه عقل يا نقل بدانها و اعتقاد يافت و بدون اين كار، شخص،
مسلمان شمرده نمىشود.[3]
3.
اصولى كه گرچه معرفت و اعتقاد بدانها لازم است، اما عدم معرفت و اعتقاد باعث خروج
از اصل دين نمىشود.
4.
اعتقادى كه در موضوعشان يقين اخذ شده است و بدون حصول يقين، نمىتوان بدانها
اعتقاد ورزيد، خواه اين يقين از راه عقل حاصل شده باشد، خواه از راه وجدان، فطرت و
يا نقل.
[1]. علامه حلى، الباب
الحادى عشر مع شرحيه النافع يوم الحشر و مفتاح الباب، ص 24.