نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 21
از اين معناى علم كلام، يونانيان و آباء كليسا با تعبيرApology (/ دفاعيه) ياد
مىكردند و به صاحبان آنApologists (/ مدافعان) مىگفتند.[1]
نگرش
دوم درباره علم كلام از قرن سوم به بعد مطرح مىشود. در اين نگرش، كلام علمى است
كه هم متكفّل استنباط معارف و هم موظّف به دفاع از اين معارف است.
البته
در اين ديدگاه، منظور از معارف، تنها معارف اعتقادى و دينى است. روشن است كه در
مقابل اين تعريف از كلام، علم فقه به معناى دانش فهم احكام عملى از منابع دينى
قرارخواهد گرفت. برخى از تعاريف علم كلام ناظر به همين معنا از علم كلام است.
براى
مثال در شرح مقاصد آمده است:
الكلامُ
هو العلمُ بالعقايد الدِينيّة عَن الادلةِ اليقينية.[2]
و
نيز «ايجى» مىنويسد:
الكلامُ
علمٌ يقتدرُ معه على إثباتِ العقائدِ الدينيّة بإيرادِ الحُجَج و دَفعِ الشُّبَه.[3]
و
نيز در دلائل الصدق آمده است:
هو
إقامةُ الحجّة المعتبرةِ مِن العقل و النقل بالّتى هى أحسَن على أصولِ الدين،
إرشاداً للمُسترشدين، و إلزاماً للمُعانِدين، و لتَحفّظ به قَواعِد الدين عَن أن
تَزلزَلها شُبَه المُبطِلين.[4]
از
آنجا كه امروزه نگرش دوم غلبه دارد؛ در اين كتاب همين ديدگاه مد نظر خواهد بود؛
بدين سان علم كلام به اين صورت تعريف مىشود:
علم
كلام دانشى است كه درباره اعتقادات دينى به شيوه عقلى و نقلى بحث مىكند و ضمن
استنباط اين اعتقادات از منابع آن، به تبيين،
[3]. مير سيد شريف جرجانى،
شرح المواقف، ج 1، ص 38، مشابه همين تعريف در مقدمه ابن خلدون نيز آمده است:« هو
علم يتضمّن الحجاج عن العقائد الإيمانية بالأدلّة العقلية و الرد على المبتدعة
المنحرفين فى الاعتقادات» ر. ك رفيق عجم، موسوعة مصطلحات ابن خلدون و الشريف، ج 1،
ص 192.