نام کتاب : روابط اجتماعى از نگاه قرآن نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 84
الْإِحْسانِ ...). با خود گفتم
پيامبر كه حرف غريبى نمىزند، همان است كه دل هر آدم سالمى مىگويد. خداى محمّد به
عدالت و نيكى فرمان مىدهد و از زشتكارى و بدى و ستم باز مىدارد. اين اندرزى است
كه جان هر آدمى به آن گرايش دارد و ناگفته، شنيده مىشود و ناشنيده در دل مىنشيند
و بدين گونه به اسلام، ايمان حقيقى آوردم.
بنابراين،
فضيلت انسانى با احسان همخوانى دارد و نداى سرشت اصيل آدمى، عدالت است. احسان در
يك كلمه، خوب بودن و خوبى كردن است و هر انسان تا آنگاه كه فطرت و سرشت پاك خود را
آلوده نكرده است، معناى خوبى را مىداند و به اصطلاح فيلسوفان، فهم حسن و قبح و
درك نيكويى و زشتى براى انسان ميسر است. احسان، نمود محبّت انسان است و خوى نيكان.
انسان با احسان به مرتبه شايسته انسانى خود مىرسد و نيكى با ديگران است كه نيكى
خداوند به او را در پى مىآورد.
چرا
احسان؟
زيربناى
عقيدتى احسان، در اين آيه بهروشنى بيان شده است. ما پيش از آنكه وجود يابيم، هيچ
اندر هيچ بوديم. نه رنگى از هستى داشتيم و نه نشانى از وجود؛ در نتيجه نه لذتى بود
و نه سرور و شادى و خوشىاى. نه معرفتى داشتيم كه لذت درك و فهم حقايق هستى را
دريابد، و نه روحى كه از مشاهده زيبايىهاى هستى به طرب آيد، و نه چشمى كه به
تماشاى جلوههاى رنگينكمان در آسمان بهار بنشيند، يا گوشى كه سرود بلبلان
آوازهخوان را نغمه سرور خود كند و پا در ميان بيشههاى سرسبز بنهد و دست بر
لطيفترين گلبرگهاى روييده در باغ بارانخورده بسايد. همه اينها را خداوند با فرمان
هستىبخش خود، از ژرفاى ظلمت عدم به
نام کتاب : روابط اجتماعى از نگاه قرآن نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 84