نام کتاب : روابط اجتماعى از نگاه قرآن نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 198
دارد كه يكى حلم و بردبارى است و ديگرى سكوت و خاموشى. او بايد با
همه علم و سكوت و هيبتش، چنان متواضع و افتاده باشد كه فراگيران بتوانند به سوى او
بيايند و در محضرش سخن بگويند و به گفتگو بپردازند، اگرچه فراگيران نيز از
ستيزهجويى و كشمكش و مراء و خصومتورزى نهى شدهاند.
عالم
بايد پاسخگوى پرسشهاى فراوان فراگيران خود باشد، ولى متواضعانه در هر جا كه علمى
و پاسخى ندارد، با جرئت و شهامت تمام بگويد: «نمىدانم» و هنگام نادانى، توقف كند
و از اعلام موضع و ردّ و انكار يا قبول و تأييد بپرهيزد و اين آيه شريفه را به ياد
آورد كه فرمود: (وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ
الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا)[1] «و
چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن؛ زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع
خواهند شد».
عالم
بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه اگر به عرضه سخنهايى بپردازد كه در آنها
دانشى بسامان ندارد، در ارائه آگاهىهاى قبلى نيز متهم مىشود، و اطلاعات
ارائهشده قبلىاش با وجود درستى، از سوى فراگيران مورد شك قرار خواهد گرفت. او
بايد بداند كه اعتراف به جهل در آنچه نمىداند، نهايت خردمندى است و او را
مقبولتر، و جاذبه ارتباط با او را بيشتر خواهد كرد؛ زيرا فراگيران با خود خواهند
گفت: او كه به اين آسانى، «نمىدانم» را بر زبان مىآورد، پس آنچه را مىگويد و
ارائه مىدهد، مىداند؛ و اين به معناى اطمينان بيشتر به آگاهىهاى ارائهشده
استاد است.