نام کتاب : روابط اجتماعى از نگاه قرآن نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 102
درگير مىشود، گاه هراسِ از دست دادن فرصت شغلى موجب مىشود ديگرى را
بد جلوه دهيم، و گاه دو شريك اقتصادى يا دو شريك زندگى به تجسّس در امور يكديگر
مىپردازند و به جاى عيبپوشى، عيبجويى و به جاى تغافل، عيبگويى مىكنند و
موجبات آزردگى يكديگر را فراهم مىآورند. سخن از خطاى احتمالى و بدى محتمل نيست؛
سخن از گناه مسلّم و جرم واقعى و آزار حقيقى ديگرى است. سخن از ستم يك سوى رابطه
به سوى ديگر است. مسئله، اذيت همسايه به همسايه ديواربهديوار خود است و مشكل،
ظلمى است كه دوست بر ما روا داشته است و حقى كه فرادست از فرودست ربوده و استهزايى
كه همكار و همنشين و حتى خويشاوند بر ما روا داشته و آبرويى كه از ما برده است.
اكنون من فرصت انتقام دارم.
انتقام
و پيامد آن
عقل
متعارف اجتماعى به من حق مىدهد كه حقّم را بستانم و حق ظالم را كف دستش بگذارم و
چون بخواهم تندتر بروم، به انتقام تحقير و تمسخرى كه بر من روا داشته، او را چنان
به باد مسخره بگيرم كه نتواند سربلند كند، يا چنان جهنّمى براى همسايهام به پا
كنم كه خيال آزار دوباره من را از سرش بيرون كند. اكنون من توانش را دارم،
زمينهاش نيز آماده شده و اجازه انتقام كشيدن را هم به خود مىدهم. اما آيا انتقام
كشيدن، سودى دارد؟ درست است كه انتقام گرفتن، مايه تشفّى قلب است و دل ما را آسوده
و روحيهمان را تا اندازهاى بهبود مىبخشد، اما آيا كمكى در آينده زندگى ما خواهد
داشت و آيا ارتباطات بعدى ما را سامان خواهد داد؟ آيا كسى را كه به عرصه انتقام
درآوردهايم، بهطوركلى
نام کتاب : روابط اجتماعى از نگاه قرآن نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 102