نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 37
گاه در ارتباط با خدا، و گاه در ارتباط با همنوعان، و گاه در ارتباط
با طبيعت. پس در هر حال، ارتباطى هستند.
ط-
مفهوم ارتباط
«ارتباط»[1]
مصدر باب افتعال از ريشه «ربط» است و ربط دادن دو جزء منفك از هم، به معناى پيوند
دادن آن دوست. براى معادل انگليسى اين واژه، در فرهنگ لغت وبستر، معناى رابطه
برقرار كردن بيان شده است و كلمههايى نظير «رساندن»، «انتقال دادن» و «آگاه كردن»
به عنوان مترادف آن بهكار رفته است.
ارتباط،
شرايطى دارد؛ از مهمترينِ آن شرايط كه ركن اصلى ايجاد ارتباط نيز بهشمار مىرود،
وجود دو طرف براى برقرارى ارتباط است؛ چرا كه بدون وجود دو طرف، برقرارى ارتباط
مفهوم ندارد و تحقق خارجى نخواهد داشت. تقريباً همه صاحبنظران، در تعريف خود از
واژه «ارتباط»، به نوعى از وجود دوطرف سخن گفتهاند و آن را فرايند ارسال و دريافت
پيام مىدانند.[2] مثلًا «كارل هاولند» در كتاب
خود اينگونه تعريف كرده است: «ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال يك محرك
(معمولًا علامت بيانى) از يك فرد (ارتباطگر)communicator به فردى ديگر (پيامگير)communicates به منظور تغيير رفتار او».[3]
برخى،
رفتارها را فرايند تبادلى و تعاملى دوطرفه دانسته، آن را فرايند خطى يكطرفه
نمىدانند.[4] بههرحال وجود دو طرف در
برقرارى ارتباط، مسلّم و بديهى است و به اين دليل براى تبيين يا تصديق وجود
ارتباط، نخستين گام، كشف طرفين ارتباط است.
ي-
رابطه شاكله با اخلاق و رفتار
همانگونه
كه اشاره شد، شاكله هر فرد هم در رفتار او تأثير مىگذارد، يعنى رفتارش را مطابق
با شيوه و منشى كه به آن خو گرفته است تغيير مىدهد و با افراد ديگر