نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 223
كمال و نفع خويش است؛ زيرا او با ديدن احوال ناگوار آن مسكين، اندوهگين
و غمناك مىشود و با احسان خود، در واقع مىخواهد آن غم و اندوه را از خودش برطرف
سازد.[1]
ايشان
در الميزان به لذتجويى او اشاره كرده، مىگويد:
انسان
در هر عملى كه انجام مىدهد، لذتى را در نظر مىگيرد كه يا لذّت مادى و بدنى است،
مانند لذت غذا، نوشيدنى، ازدواج و امثال آن؛ و يا لذت فكرى است، مانند لذت ترقى،
انس، مدح، فخر، نام نيك، انتقام، ثروت، امنيت و صدها نظاير آن.
اين
لذايد است كه عمل و متعلقات عمل انسان را در نظر او زينت مىدهد و خداوند، آدمى را
به وسيله همين لذتها تسخير نموده است.
اگر
اين لذايذ نبود، بشر در صدد انجام هيچ عملى برنمىآمد و در نتيجه، آن غرضى را كه
خداوند از آفرينش در نظر داشته و همچنين نتايج تكوينى از قبيل بقاى شخص و دوام
نسل، هرگز حاصل نمىشد.
اگر
در خوردن و آشاميدن و زناشويى لذتى نبود، هيچ وقت انسان حاضر نبود براى رسيدن به
آن، اينهمه رنج و زحمت بدنى و ناملايمات روحى را تحمل كند و در نتيجه نظام زندگى
مختل مىشد و افراد از بين رفته و نوع بشر منقرض مىگشت و حكمت تكوين و ايجاد،
بدون شك لغو مىگرديد.[2]
قرآن
كريم در چند آيه به اين موضوع تصريح كرده است و از آيات فراوان مىتوان براى حب
ذات آدمى و منفعتطلبى او استفاده كرد و ثابت كرد اين موضوع، مورد تأييد خداوند
متعال است. از جمله در سوره عاديات، به نفعطلبى انسان تصريح شده است:
وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ؛ و بهراستى انسان بسيار
شيفته خير است. گرچه برخى مفسران، اين «خير» را فقط مال دنيا دانستهاند، علامه
طباطبايى آن را مطلق خير دانسته، معتقد است انسانْ طالب هر خير يا منفعتى است.[3]
افزون بر اين قبيل آيات، بشارتهاى پرشمار قرآن در مقام وعده پاداش اعمال نيكِ