نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 222
حبّ ذاتش سامان مىگيرد. به عبارت ديگر، اگر انسان از خرد بهرهمند
باشد، هرگز آگاهانه رفتارى را كه مطقاً براى او زيانبار است انتخاب نخواهد كرد و
بهطوركلى حق چنين كارى را نيز ندارد. براى مثال، در انواع فداكارىها نيز انسان
فداكار، عمل خود را براى دستيابى به نفعى برتر انجام مىدهد و از منفعتى كوچكتر
صرف نظر مىكند. اين اصل از سوى آموزههاى دينى نيز پذيرفته شده است؛ لذا اگر
فداكارى به گونهاى باشد كه با منافع و مصالح اخروى او در تعارض باشد، مورد تأييد
دين نيست. امام على (ع) مصالح اخروى خود را بر اصلاح امت ترجيح مىدهد و اصلاح امت
را از مسير نادرست كه باعث آلودگى به گناه و عمل غيراخلاقى آن حضرت مىشود روا
نمىشمارد. ازاينرو در بيانى صريح با مردم كوفه كه از فرمان آن حضرت تمرّد
مىكردند مىفرمايد:
انى
لعالم بما يصلحكم و يقيم اودكم و لكنى و الله لا أصلحكم بفساد نفسى.[1]
همانا
من به آنچه شما را اصلاح مىكند و از كجروى باز مىدارد آگاهم؛ اما به خدا سوگند
كه شما را با به تباهى كشاندن خود اصلاح نخواهم كرد.
منفعتطلبى
انسان كه از حبّ ذات سرچشمه مىگيرد، در سه حوزه تعريف مىشود: جاودانگىطلبى،
لذتجويى و كمالخواهى. يعنى انسان به دليل حبّ ذات خود، همواره در پى اين سه
منفعت است. گرچه گاه ممكن است دستيابى به يكى از اين سه منفعت، با ديگرى در تعارض
باشد كه در آن صورت، بنابر شناخت و خردمندى و نيز جهانبينى فرد، رفتارى انتخاب
مىشود تا يكى از منافع جلب شده، از منفعت ديگر صرف نظر شود. لذا علامه طباطبايى
در كتاب نهاية الحكمه درايندرباره مىنويسد:
انسان
در رفتار اختيارى خود همواره غايت و غرضى را دنبال مىكند؛ حتى رفتارهاى گزاف و
بيهودهاى كه از انسان صادر مىشود نيز داراى غايت است. از سوى ديگر، غايت هر فعلى
به فاعل آن باز مىگردد؛ بدين معنا كه فاعل هميشه براى كمال خويش كار انجام
مىدهد، و مقصود اصلى در همه افعالى كه از فاعل صدور مىيابد خودِ فاعل است، حتى
كسى كه به انسانِ درماندهاى نيكى و احسان مىكند تا او را شادمان سازد، در واقع
به دنبال