نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 124
فطرى خويش نظر افكند؛ باشد كه از اين راه ايمان آورد و سعادتمند شود.
در آيه ذيل نيز پرسش خداوند به گونهاى است كه به انسان، شناختى را كه در عالم ذر،
با شهود خود و ادراك عبوديت خويش در مقابل پروردگارش كسب كرد، ياد آورى مىكند:
اى
آدمزادگان، آيا به شما سفارش ننمودم كه شيطان را نپرستيد زيرا روشن است كه او
دشمن بزرگ شماست؟! و مرا پرستش كنيد، كه اين راه مستقيم (سعادت ابدى) است؟! و
همانا [شيطان] بسيارى از شما نوع بشر را به گمراهى كشيد، آيا تعقل نمىكنيد؟!
از
ويژگىهاى خودآگاهى فطرى اين است كه براى همگان حاصل است و فقط توجه به آن
مىتواند آنها را به اين شناخت نائل سازد و به آنان در انتخاب رفتار صحيح يا
اصلاح رفتارشان يارى رساند. قرآن كريم درباره علم حضورى آدمى بر نفس خويش
مىفرمايد:
بلكه
انسان بهخوبى بر نفس خويش آگاه است، اگرچه عذرهايى بتراشد.
از
امام صادق (ع) نقل شده است كه در تبيين اين آيه فرموده است:
ما
ينفع العبد يظهر حسنا و يستر سيئا؟ أ ليس إذا رجع إلى نفسه علم أنه ليس كذلك؟ و
الله تعالى يقول: بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ
إن السريرة إذا صلحت قويت العلانية.[3]
عمربنيزيد
نيز مىگويد: امام صادق (ع) اين دو آيه: بَلِ الْإِنْسانُ عَلى
نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ وَ لَوْ أَلْقى مَعاذِيرَهُ را قرائت
كرد و سپس فرمود:
يا
أبا حفص، ما يصنع الإنسان أن يتقرب إلى الله عز و جل بخلاف ما يعلم الله تعالى؟ إن
رسول الله (ص) كان يقول: من أسر سريرة رداه الله رداءها، إن