نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 119
آنچه در اينجا به آن خواهيم پرداخت، بحث درباره قلب و دادههاى مربوط
به آن است؛ زيرا درباره دادههاى ديگر اعضاىِ ادراكى، تشخيص حق از باطل يا درست از
غلط سهلتر به نظر مىرسد. به عبارت بهتر، اگر قلب بيمار شود يا از بين برود،
سلامت ابزارهاى ديگر سودى براى صاحبش نخواهد داشت. اين مسئله، نشاندهنده اهميت
سلامت قلب در مقايسه با ابزارهاى شناخت ديگر است. اما پرسشى اساسى كه در اينجا به
ذهن مىرسد، آن است كه چرا بيمارى يا بهاصطلاح مرگ قلب، تاايناندازه خطرناك و
براى صاحبش مُهلك است؟ به نظر مىرسد علت اين اهميت، چند عامل است:
1.
بيمارى و ناتوانى حس و عقل، دو عضو شناختى انسان، مشهودِ خود او و اطرافيان اوست و
همگان بهراحتى مىتوانند تشخيص دهند يكى از اين ابزارها دچار ضعف و بيمارى شده
است. در ناتوانى عقلى نيز دستكم، اطرافيان از اين مرض مطلع مىشوند و فرد را
سفيه، يا مجنون به حساب مىآورند و در نتيجه، به او در انتخابها و رفتارهايش كمك
مىكنند يا از افتادنش در مهلكهها نگاه مىدارند. اما درباره قلب، امر به گونه
ديگرى است؛ زيرا هم عوامل بيمارى و مرگ آن متفاوت است، و هم اگر فردى قلبش بيمار
شده يا ادراك خود را از دست بدهد، غالباً نه فقط خودِ او و اطرافيانش متوجه
نمىشوند، بلكه چنين فردى خود را در كمال صحت و سلامت جسمى و روحى مىداند و حتى
ممكن است آنان را كه از روح و قلبى سالم برخوردارند، به سبب پايبندى به رفتارهاى
دينى و معنوى سفيه و ديوانه بخواند، دقيقاً مانند كوردلان و مشركان كه همواره
پيامبران خدا را مجنون يا سفيه مىخواندند.
2.
بيمارى يا از بين رفتن هريك از اعضاى ادراكى حسى، يا حتى فقدان عقل و ابتلا به
جنون و سفاهت، رافع برخى تكاليف و گاه همه تكاليف است و فرد مبتلا، درباره تكاليف
سلبشده مؤاخذه نخواهد شد. بنابراين ترك تكاليف مربوط به عضو ادراكى بيمار، موجب
گناه و شقاوت صاحبش نمىشود. اما بيمارى و مرگ قلب، برطرفكننده مسئوليت انسان در
برابر خالق يكتايش نيست و او را سرانجام، به خسران ابدى مبتلا خواهد كرد. به اين
دليل خداوند به بندگانى كه قلبشان دچار بيمارى يا مرگ قلب شده است، عذاب دردناك
جهنم را وعده كرده است. اين
نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 119