نام کتاب : تربيت جنسى: مبانى، اصول و روشها از منظر قرآن و حديث نویسنده : فقيهى، على نقى جلد : 1 صفحه : 296
اعصار و قرون و در بيشتر جوامع، آن را پذيرفتهاند؛ 3. با بديهيات
اخلاقى و ادراكات بديهى عقل عملى، هماهنگ است و منافاتى با آنها ندارد؛ 4. خداوند
حكيم و آگاه به سرشت مخلوق خويش، آن را خوب و سازگار با فطرت انسانى دانسته و به
آن توصيه كرده است؛ 5. به زيان جسمى، روانى و معنوى عملكننده و يا ديگرى منتهى
نشود.
با
اين وصف، ملاك تشخيص رفتار نابههنجار نيز عبارت است از: 1. هر تمايل يا رفتارى كه
با طبيعت و فطرت اوليه آدمى، هماهنگى نداشته باشد؛ 2. با مسائل اخلاقىاى كه در
سرشت انسان به وديعت گذاشته شده، منافات داشته باشد؛ 3. نوع انسانها در همه جوامع
و در همه زمانها آن را نپذيرند؛ 4. خداوند حكيم، اينگونه رفتارها را نهى كرده
باشد؛ 5. خواهناخواه، به زيان ديگرى و حد اقل به زيان خود در يكى از جنبههاى
روانى، شخصيتى، عاطفى و معنوى است؛ زيرا اگر چنين نبود، شرع، آن را نهى نمىكرد و
گناه نمىشمرد.
رفتار
نابههنجار جنسى
در
مورد رفتار نابههنجار جنسى از ديدگاه اسلامى، بايد توجّه داشت كه هرگونه ارتباط
جنسىاى كه مشروع و در غالب ازدواج باشد، رفتار جنسى بههنجار معرفى شده است.[1]
در متون اسلامى، تمايلات زن و مرد به همديگر، يكى از ضرورتهاى زندگى، معرفى و بر
آن، تأكيد شده است، مانند:
العبد
كلّما ازداد للنّساء حبّا ازداد في الإيمان فضلا.[2]
هرقدر
مرد، زنان را بيشتر دوست بدارد، فضيلت ايمانش زيادتر است.