نام کتاب : تربيت جنسى: مبانى، اصول و روشها از منظر قرآن و حديث نویسنده : فقيهى، على نقى جلد : 1 صفحه : 24
عبارات، در ذهن كودك نقش مىبندد و تا سن بزرگسالى، بر رفتار جنسى و
تمايل او به جنس مخالف تأثير مىگذارد. شايد سختترين قسمت آموزش جنسى، آموزش
«حياى جنسى» و آموزش جنسى با رعايت موازين «حيا» باشد. حيا، مبنايى براى فضايل
اخلاقى است و حتّى در بعضى روايات، معادل با ديندارى» تلقّى شده است؛[1]
امّا تاكنون، تعريف دقيقى از اين صفت نيك اخلاقى، به عمل نيامده تا دقيقا و عملا
بدانيم به چه معناست. براى آموزش جنسى به كودكان و نوجوانان نيز نمىدانيم از چه
الفاظى بايد استفاده شود تا با حيا، منافات نداشته باشد. مثلا براى آموزش مفهوم
محرم و نامحرم به دختران و پروراندن روحيه حيا و عدم تبرّج در برابر نامحرم در
آنان، از چه جملاتى بايد استفاده كرد؟ آيا استفاده از جملاتى مثل: «تو ديگر بزرگ
شدهاى و زشت است كه پيش مردها بروى»، صحيح است يا خير؟ آيا به كار بردن چنين
جملاتى، در دختر بچّهها، ترس از جنس مخالف را ايجاد نمىكند؟ آيا ايجاد ترس، باعث
نفرت ناخودآگاه و در نتيجه، سردمزاجى آنها نمىشود؟
براى
آموزش اهميّت پوشاندن بدن (بويژه آلت تناسلى) به كودكان، چه جملاتى را مىتوان به
كار برد؟ آيا به كار بردن جملاتى مانند: «زشت است لخت باشى!» يا «اگر لخت باشى،
تنبيه مىشوى!» و ...، باعث ايجاد تصوّر ذهنى نادرست از بدن نمىشود؟
اينگونه
مسائل، چگونه بايد آموزش داده شوند؟ چه مسائلى در محدوده حيا قرار مىگيرند و چه
مسائلى قرار نمىگيرند؟
پاسخ
به اينگونه پرسشها و سؤالاتى مانند آن- كه ذهن والدين آگاه و مربّيان دلسوز را
به خود مشغول مىكند-، بخشى از آموزش جنسى است و بدون يافتن پاسخ اين سؤالات، آموزشهاى
ديگر، معنا ندارند. در اين پژوهش، سعى مىكنيم كه، براى اين پرسشها، پاسخى منطبق
بر آيات و روايات بيابيم.
[1]. امام صادق عليه السّلام
فرمود:« الحياء و الإيمان مقرونان في قرن، فإذا ذهب أحدهما تبعه صاحبه»؛ حيا و
ايمان، زنجيروار بههم پيوستهاند؛ اگر يكى از آنها برود، ديگرى دنبال رفيقش است(
الكافى، ج 2، ص 106؛ تحف العقول، ص 297؛ وسائل الشيعة، ج 12، ص 166؛ بحار الأنوار،
ج 68، ص 331، ح 4). و نيز فرمود:« لا إيمان لمن لا حياء له»؛ هركس كه حيا ندارد،
دين و ايمان هم ندارد( الكافى، ج 2، ص 106؛ وسائل الشيعة، ج 5، ص 53).
نام کتاب : تربيت جنسى: مبانى، اصول و روشها از منظر قرآن و حديث نویسنده : فقيهى، على نقى جلد : 1 صفحه : 24